چالش دوازده برای تابستان ۱۴۰۳
Twelve weeks
Twelve weeks
به نظرم بهتر از همیشه بودم.
با تمام سختیهایی که داشتم موفق شدم انجامش بدم، از همه جذابتر ارشد هم قبول شدم.
بازم نشد که بشه، دیگه مطمئن شدم از انجام این کار میترسم، پاییز تصمیم دارم هر طوری شده خودم رو بندازم توش و انجامش بدم بعد از چند سال خسته کننده شده.
خیلی خوب بود، میتونست بهترم باشه، سطح A1 رو تموم کردم، چند تا پست بلاگ نوشتم و چند قسمت سریال دیدم ولی نشد که تمومش کنم، پاییز باید بیشتر تلاش کنم.
به خاطر این قسمت بدهی قابل توجهی درست کردم ولی به نظرم ارزشش رو داشت، کار یک سال رو در همین سه ماه انجام دادم، علاوه بر موارد بالا کل برنامه سال خونهی لیلی رو انجام دادم، دیگه میشه گفت تا حدی قابل سکونت شد.
این میتونست خیلی بهتر باشه ولی خب گاهی درگیر آدمهای نخالهای میشیم که نمیشه، انشالله که خیر بود.
بعد از مدتها سه روز در هفته میرفتم بدنسازی، دو روز میدویدم، یکی دو روز در هفته شنا میکردم و هر هفته رفتم کوه، جذاب بود واقعا و سخت.
این قسمت خیلی انتخابی نبود ولی دوستش داشتم، یعنی روز اول فکر نمیکردم اینقدر بهم خوش بگذره، چون در کار هم اختیارات خیلی خوبی داشتم هم تیم خیلی خوب.
بالاخره بعد از مدتها طراحی کسب و کار این مجموعه در تکمیل کردم و نوشتم، حالا باید برم سر وقت اجرا، تابستون اصلا فرصت نکردم انجامش بدم ولی پاییز میخوام بهش اولویت بدم.
تابستون سه تا محصول با این برند ساختم، یکی جاکفشی و جالباسی بود، یکی میز جلسه و یکی هم دیوایدر که هم سیمهای روی میز رو مدیریت میکرد و هم گلدان داشت، خیلی این ایده رو دوست داشتم.
اونقدر اتفاقات عجیب در زندگیم افتادم اصلا نرسیدم بهش فکر کنم، یعنی فکر کردم ولی کاری نرسیدم انجام بدم.
دوره جامع «مهارتهای ارتباطی برای مدیران» رو که خودش شامل ۵ دوره بود رو در لینکدین گذروندم، سطح کیفی کورسرا نسبت به لینکدین قشنگ مثل کشتی کروز اقیانوس پیما هست با قایق موتوری، ولی از هیچی بهتر بود و چیزهایی ازش یادم گرفتم.
شیوهی محاسبهی درصد عملکرد
اولویتهای «الف» ۱۲ امتیاز، اولویتهای «ب» ۱۰ امتیاز، اولویتهای «ج» ۸ امتیاز و اولویتهای «د» ۵ امتیاز
عمل به برنامه: ۸۰ درصد