چالش دوازده برای پاییز ۱۴۰۱
Twelve Weeks
Twelve Weeks
گزارش:
اصلا نفهمیدم چطوری پاییز گذشت، اوایل پاییز درگیر بازسازی خونهی لیلی بودم برای همین سفرهای طولانی به خانهی پدری داشتم، خیلی بیشتر از ماهی یک سفر شد. جلسات گپ اختصاصی خانوادگی هم دوست داشتم، حتی گاهی بیشتر از هفتهی یکبار تشکیل شد. یک سفر هم به دامغان داشتیم که اونجا فرصت بیشتری داشتم تا با لیلی وقت بگذرونم. با لیلی رفتیم کافه بستنی خوردیم، یکبار رفتیم صبحونه خوردیم، این بچه عاشق کافه رفتنه، شبها با هم فیلم دیدیم، علاقهی شدیدی هم به پلنگ صورتی پیدا کرده، براش اسباببازی خریدم و با هم بازی کردیم، از اینکه براش کتاب میخرم هم خیلی خوشحال میشه.
اولویت: الف
گزارش:
فهرست کتابهایی که در پاییز خوندم، نمیدونم چرا احساس میکنم پاییز فصل کتاب خوندنه:
مثل همیشه به رسم چالش دوازده هر روز در بلاگم نوشتم، یک سفر خانوادگی به دامغان داشتیم و من یک سفر کاری هم به اصفهان داشتم. حدودا پاییز امسال با ۴۴ نفر از دوستانم دیدار داشتم که از این تعداد ۲۸ نفرشون رو برای بار اول میدیدم. برای رژیم غذایی سعی کردم کمتر نوشابه بخورم و خیلی کمتر فستفود خوردم. برای ورزش هم شناکردن رو شروع کردم خیلی تفریحی البته. در کنار این کارها دوازده فیلم جذاب هم دیدم که واقعا چسبید، در کنار دو فصل از سریال پیکی پلایندرز و فصل اول ارباب حلقهها:
امور مالی رو خیلی خوب ساماندهی کردم، البته چیزی که دوست داشتم نشد ولی خدا رو شکر، یکم در ثبت به مشکل خوردم چون گوشیم اواخر پاییز شکست. پروندهی پلاتین هم برای همیشه بستم. حدودا یک هفتهای رو تنها بودم و با خودم خلوت کردم، به عنوان هدیه چند بار خودم رو به شام دعوت کردم و با خودم گپ زدم و برای لباس پوشیدن بالاخره یک تیکه لباس برای خودم خریدم. سه تا پادکست خوب هم از بیپلاس گوش دادم:
اولویت: الف
گزارش:
یکی از کارهای جالب امسال همین مشغول شدن من به عنوان مدیرمحصول در ویرگول بود، اینکه بهم اجازه داده شده تا کاری که دوست داشتم در ویرگول اتفاق میافتاد رو انجام بدم، ساختن کامیونیتی کتاب در بستر ویرگول. برای این کار ایدههای مختلفی داشتم، یکی ایجاد بخش ناشرین که در اونجا ناشرین کتابهاشون رو مستقیم معرفی کنند و حتی به فروش برسونند و یکی باشگاه کتابخوانی که آدمهای کتابخوان کتابهای خوب رو به بقیه معرفی کنند. شروع خوبی داشتم به نظرم پاییز، چون چیزهای زیادی رو باید در طول مسیر یاد میگرفتم، کتابهایی در زمینهی محتوا و حتی درست نویسی خوندم.
اولویت: ب
گزارش:
از ابتدای پاییز امسال درگیر کلاسهای ATPL بودم، موفق بودم یازده درس رو با موفقیت پشت سر بگذارم و برای اولین بار بعد از اتمام هر درس، امتحانش هم دادم و قبول شدم.
در کنار کلاسها برای آزمون LPR، یادگیری زبان رو شروع کردم و ۵ ساعت سیمولاتور پرواز کردم.
اولویت: ب
گزارش:
یکی از تصمیمات مهمی که در این فصل گرفتم شرکت در کلاسهای زبان بود. من خیلی تلاش کردم خودم زبان رو یاد بگیرم ولی چون وقت کافی ندارم، بهترین کار مجبور کردن خودم به یادگیری بود و شرکت در کلاسهای ترمیک خیلی بهم کمک کرد. همزمان تلاش کردم با شرکت در کلاسهای مکالمه و دیدن فیلم زبانم رو بهبود بدم و واقعا تاثیر خوبی هم داشت.
اولویت: ب
گزارش:
باورکردنی نیست، همه چیز خوب پیش رفت و سایت مدرسهی دوازده رو با وردپرس آوردم بالا و کلی هم روش کار کردم ولی بعد از طراحی ساختار کلی که دوست داشتم مدرسهی دوازده داشته باشه، همه چیز رو پاک کردم و تصمیم گرفتم تبدیلاش کنم به یک چالش جدی و جذاب، اینکه همه چیز رو خودم از ابتدا یاد بگیرم و تنهایی طراحی و پیادهسازی کنم، بریم که این چالش رو در زمستان شروع کنیم.
اولویت: ج
گزارش:
پاییز امسال میشه گفت پروندهی خونهی لیلی رو برای امسال بستم، البته گزارش بخشی از کارهایی که کردم رو در زمستون خواهم آورد، به نظرم فراتر از انتظارم این پروژه رو پیش بردم. دیگه باید برم روی اولویتهای دیگهای که دارم.
اولویت: ج
گزارش:
در پاییز موفق شدیم طبق برنامه دیزاینهایی که لازم داشتیم رو پیش ببریم و در بخش فنی هم پیادهسازیشون کردیم و با بچهها چند تا از رقبا رو هم بررسی کردیم و نسخهی بتا رو آماده کردیم، تصمیم بر این شده تا در زمستون از این نسخه رونمایی کنیم.
اولویت: ج
گزارش:
در پاییز موفق شدم دانشگاه رو طبق برنامه پیش ببرم، البته نصف امتحانات دانشگاه در برنامهی زمستون افتاده که میتونه باعث بشه فراتر از انتظار خودم عمل کنم.
اولویت: د
گزارش:
در پاییز روی کانالهای فروش کار کردم، مثل دیجیکالا که پشیمون شدم، مثل دیوار که برای این محصول جالب نبود و سایت کانگونیو که الان هم روی سایت قرار داره، تجربهی خوبی بود و تونستیم چند تا از این محصول بفروشیم. از اونجایی که این یک پروژهی تفریحی بود، به نظرم قابل قبول بود و در زمستان سعی میکنم راههای جدیدتری رو امتحان کنم.
اولویت: د
گزارش:
من کلا عاشق ساختن هستم، به خصوص با چوب و آهن. در پاییز این فرصت رو داشتم که باز هم دست به آچار بشم و یکم ساختوساز کنم.
تصمیم دارم اگر فرصتی پیدا کردم روی چند تا پروژهی جذاب و سرگرم کننده کار کنم.
اولویت: د
گزارش:
بعضی از سایتها مثل پینگونیو رو فقط نگه داشتم ولی خب در کانگونیو موفق شدیم بخش کدتخفیف رو پیادهسازی کنیم و الان در حال لانچ اون هستیم، در کنارش هم سفارشات مشتریان را ارسال کردیم و سایت رو فعال نگه داشتیم. در انتشارات پنگوئن آبی با مرکز پخش کتاب چشمه قرارداد بستیم، کتابهایی را تجدید چاپ کردیم و در کمپین شازده کوچولو با یک موسسه برای توزیع کتابها همکاری کردیم.
فعلا تصمیمی برای کار کردن روی این پروژهها به صورت مستقیم ندارم، فقط میخوام با گذاشتن مقداری زمان برای هر کدوم، در سال ۱۴۰۱ زنده نگهشون دارم.
اولویت: د
شیوهی محاسبهی درصد عملکرد
اولویتهای «الف» ۱۲ امتیاز، اولویتهای «ب» ۱۰ امتیاز، اولویتهای «ج» ۸ امتیاز و اولویتهای «د» ۵ امتیاز
عمل به برنامه: ۱۰۰٪