به عنوان یک آدم چند پتانسیلی نمیتونم روی یک کار تمرکز کنم برای همین در روز کارهای مختلفی انجام میدم که میتونید در زیر لیستی از اونها رو ببینید.
کار اصلی این پروژه توسعهی فردی خودمه، تصمیم دارم در این پروژه چند تا از رویاهام رو محقق کنم و تجربیاتم رو با دیگران به اشتراک بگذارم.
کار اصلی این پروژه مدیریت کردن یکپارچهی تمام رویاهاست، در این پروژه به عنوان مدیرعامل مشغول کار هستم.
کار اصلی این پروژه کمک به سایر پروژهها در توزیع و فروش محصولات است، در این پروژه به عنوان مدیراجرایی مشغول کار هستم.
کار اصلی این پروژه برگزاری دورههای آموزشی حرفهای و با کیفیت است، در این پروژه به عنوان مدیرمحصول مشغول کار هستم.
کار اصلی این پروژه به عنوان انتشارات ترجمه و تولید کتاب خوب است، در این پروژه به عنوان مدیرپروژه مشغول کار هستم.
در اینجا دربارهی اینکه چرا در زندگیم نمیتونم تمرکز کنم روی یک کار و کارهای مختلفی انجام میدم مینویسم.
در اینجا دربارهی رویای خلبان شدنم و اینکه در حال طی کردن چه مسیری هستم و چه چیزهایی یاد میگیرم مینویسم.
در اینجا دربارهی روند یادگیری برنامهنویسی قراره بنویسم، اینکه چی شد وارد این حوزه شدم و چه چیزهایی یاد گرفتم.
در اینجا دربارهی روند بازسازی یک خونه برای لیلی مینویسم، اینکه چی شد کار بازسازی را شروع کردم و چه کارهایی انجام دادم.
سالهاست به کوچینگ علاقهمند هستم ولی کاری براش نمیکنم، شاید چون میترسم، حتی بعد از گرفتن لیسانس روانشناسی با خودم گفتم بزارم بعد از فوقلیسانس و الان آخرای فوقلیسانس دارم با خودم میگم شاید بهتره بعد از دکتری انجامش بدم، فهمیدم دو لوپ کمالگرایی گرفتار […]
امروز داشتم فکر میکردم به عنوان آخرین فیلم تابستان امسال چه فیلمی رو ببینم، سایتها رو بالا و پایین میکردم ولی بدون نتیجه، تا اینکه لیلی اومد نشست کنارم و از ذهنم گذشت چی میشه اگر برای چهل و چهارمین بار فارست گامپ رو با […]
بعد از سفر یک جلسه کاری داشتم، از روز اول به این کار حس خوبی داشتم ولی نمیدونستم میشه یا نه، حتی نمیدونستم چطوری میشه. ولی جلسات خیلی خوب پیش میرفت، کار رو دوست داشتم، در حوزه رسانه بود، تا حدی آشنایی داشتم ولی چالشهای […]
صبح زود با صدای پرندهها از خواب بیدار شدیم، لیلی و بابا زودتر از ما بیدار شده بودن و رفته بودن توی باغ و داشتن میوه میچیدن، لیلی عاشق قدم زدن توی باغ و چیدن میوه و سبزیجات هست، کلی گوجه چیده بود و با […]
کتاب «آلیس پای آتش» نوشته یون فوسه یک داستان شاعرانه و در عین حال عمیق دربارهی عشق، تنهایی و خاطرات است. روایت این کتاب آرام و نفسگیر است؛ انگار نویسنده میخواهد ما را آهسته و با تأمل به دنیای ذهنی آلیس ببرد. داستان درباره زنی […]
کتاب «سوروسات در سوراخ موش» اولین رمان مکزیکی خوآن پابلو ویلالوبوس است که در سال ۲۰۱۱ منتشر شد و خیلی زود جزو نامزدهای جایزه بهترین کتاب اول گاردین قرار گرفت. این کتاب بخشی از مجموعه «برج بابل» نشر چشمه است، ساختهایست از داستانهای کوتاه ادبی با […]
کتاب «من از یادت نمیکاهم، مارتیتا» نوشتهی ساندرا سیسنروس (ترجمهی اسدالله امرایی) اثری است کوتاه و عمیق که روایتگر خاطرات سه زن جوان مکزیکی-آمریکایی به نامهای «کورینا»، «پائولا» و «مارتیتا» است. این سه دوست در پاریس با هم آشنا میشوند و ماهها در حاشیههای شهر […]
چیزی که باعث شد جذب این کتاب بشم عنوانش بود «پدر بودن»، این کتاب نوشته کارل اُوه کنوسگور است که توسط زهره خلیلی ترجمه شده و انتشارات خوب هنوز هم این کتاب رو چاپ کرده. این کتاب روایتهای صادقانهی کارل اُوه از زندگی شخصی خودش […]