ابوالفضل فتاحی

طراح و توسعه‌دهنده‌ی دیوونه‌بازی

به عنوان یک آدم چند پتانسیلی نمی‌تونم روی یک کار تمرکز کنم برای همین در روز کارهای مختلفی انجام میدم که می‌تونید در زیر لیستی از اونها رو ببینید.

Abolfazl

کار اصلی این پروژه توسعه‌ی فردی خودمه، تصمیم دارم در این پروژه چند تا از رویاهام رو محقق کنم و تجربیاتم رو با دیگران به اشتراک بگذارم.

پروژه‌های کاری

Twelve Group

کار اصلی این پروژه مدیریت کردن یکپارچه‌ی تمام رویاهاست، در این پروژه به عنوان مدیرعامل مشغول کار هستم.

Kangonio

کار اصلی این پروژه کمک به سایر پروژه‌ها در توزیع و فروش محصولات است، در این پروژه به عنوان مدیراجرایی مشغول کار هستم.

Pingonio

کار اصلی این پروژه برگزاری دوره‌های آموزشی حرفه‌ای و با کیفیت است، در این پروژه به عنوان مدیرمحصول مشغول کار هستم.

Blue Penguin

کار اصلی این پروژه به عنوان انتشارات ترجمه و تولید کتاب خوب است، در این پروژه به عنوان مدیرپروژه مشغول کار هستم.

پروژه‌های شخصی

Octapio

در اینجا درباره‌ی اینکه چرا در زندگیم نمی‌تونم تمرکز کنم روی یک کار و کارهای مختلفی انجام میدم می‌نویسم.

The Pilot

در اینجا درباره‌ی رویای خلبان شدنم و اینکه در حال طی کردن چه مسیری هستم و چه چیزهایی یاد می‌گیرم می‌نویسم.

Olifonio

در اینجا درباره‌ی روند یادگیری برنامه‌نویسی قراره بنویسم، اینکه چی شد وارد این حوزه شدم و چه چیزهایی یاد گرفتم.

Leili House

در اینجا درباره‌ی روند بازسازی یک خونه برای لیلی می‌نویسم، اینکه چی شد کار بازسازی را شروع کردم و چه کارهایی انجام دادم.

آخرین مطالب بلاگ

  • فصل پنجم رو وقتی تموم کردم خیلی ناراحت شدم، چون مطمئن بودم در فصل بعدی فرانک وجود نخواهد داشت. چقدر این سریال می‌تونست بی‌نظیر ادامه پیدا کنه. این فصل هم عالی تموم شد، واقعا نمی‌شد هر لحظه از فیلم رو پیش‌بینی کرد، فقط خیلی دوست […]

  • هفته‌ی یازدهم هم گذشت، اونقدر سریع که نفهمیدم چی شد، چه کردم. اتفاقات خیلی عجیبی افتاد که در آخرین هفته درباره‌شون صحبت می‌کنم، این هفته هم هر روز در بلاگم نوشتم، یک فیلم خوب دیدم، با لیلی وقت گذروندم و با هم رفتیم تئاتر، دانشگاه […]

  • بالاخره بعد از مدت‌ها دوری از تئاتر، امروز فرصت شد لیلی رو ببرم. بین سه تا تئاتر در حال اجرا، حس کردم چون این نمایش عروسکی هست باید جالب‌تر باشه. وقتی رسیدیم خیلی سالن انتظار خلوت بود، وقتی نمایش شروع شد فهمیدم فقط ۱۰ درصد […]

  • امروز صبح از خواب بیدار شدم و تصمیم داشتم سریع برگردم تهران، دیدم فقط من و مصطفی بیدار هستیم، از ذهنم خیلی سریع گذشت که برم برای مامان یه گل بخرم و برگردم تا بیدار میشه بهش بدم، به مصطفی هم گفتم اگر میای با […]

آخرین کتاب‌هایی که خوندم

  • این کتاب رو وسط کمردردهایی که داشتم خوندم، چون کاری به جز درد کشیدن نداشتم. این کتاب داستان جالبی داشت، اول پرهام بهم پیام داد که دوستی داره که کتاب نوشته و تصمیم داره چاپش کنه نیاز به مشاوره داره، بعد حمید بهم پیام داد، […]

  • کتاب «اکوتوریسم، راهی برای گردشگری پایدار» نوشته‌ی خانم افسانه‌ی احسانی که توسط انتشارات مهکامه چاپ شده هم برای شرکت در آزمون جامع گردشگری در رشته‌ی راهنمایان فرهنگی (ایرانگردی و جهانگردی) خریدم و خوندم. بعضی وقت‌ها که تصمیم می‌گیرم در آزمون مثل این شرکت کنم، قصدم […]

  • این کتاب رو به خاطر آزمون جامع گردشگری برای رشته راهنمایان فرهنگی (ایرانگردی و جهانگردی) خریدم تا بخونم، این کتاب نوشته‌ی حمید عامریان است که توسط انتشارات جهاد چاپ شده. من این کتاب رو خیلی دوست داشتم، دید خیلی خوبی نسبت به اقوام، آداب و […]

  • کتاب «آلیس پای آتش» نوشته یون فوسه یک داستان شاعرانه و در عین حال عمیق درباره‌ی عشق، تنهایی و خاطرات است. روایت این کتاب آرام و نفس‌گیر است؛ انگار نویسنده می‌خواهد ما را آهسته و با تأمل به دنیای ذهنی آلیس ببرد. داستان درباره زنی […]