تاریخ شروع: ۱ فروردین ۱۴۰۰
وضعیت: در حال اجرا
تاریخ شروع: ۱ فروردین ۱۴۰۰
وضعیت: در حال اجرا
خیلی دوست دارم یک خونهی ویلایی کوچیک ولی باصفا بیرون شهر برای خودم بسازم، یا بگیرم با سلیقهی خودم کامل بازسازیش کنم، از جمله ویژگیهایی که دوست دارم داشته باشه اینه که حیاط داشته باشه تا بتونم حوض توش در بیارم، من عاشق حوض و شنیدن صدای آبم، باغچه داشته باشه تا بتونم چند تا درخت میوه و یک درخت بید مجنون توش بکارم، خیلی دوست دارم اکثر وسایل داخلش رو خودم دیزاین کنم و بسازم، یک تراس قشنگ هم برای کباب پختن، نشستن و مطالعه کردن لازم دارم، یک فضای کوچولو برای آببازی کردن، یک کتابخونهی کوچولو ولی پر از محتوا، یک فضای کوچولو برای چایی خوردن وسط درختهای میوه و البته یک فضای جذاب برای بازی و تفریح لیلی، فعلا همینها به ذهنم میرسه و همینها هم خیلیه به نظرم.
برای خونهی لیلی تصمیم گرفته بودم تلویزیون بخرم، حتی سیمکشیهای خونه رو هم بر اساس نصب تلویزیون طراحی کرده بودم تا اینکه در مهمونی شب فیلم خونهی مسعود با پروژکتورهای شیائومی آشنا شدم و خوشم اومد. احساس کردم به جای تلویزیون باید این رو بخرم […]
دیگه داشت شش ماه میشد که دنبال خرید یک روشویی مناسب، شیک و مدرن هستم ولی پیدا نمیکنم. دیگه تصمیم خودم رو گرفتم چون میخواستم حتما قبل از پایان سال روشویی رو بخرم و نصب کنم، ولی مجبور شدم بسازم. چند روزی نشستم توی پینترست […]
هواساز جزء اولین وسایلی بود که برای خونهی لیلی خریدم و میشه گفت جزء آخرین وسایلی هست که دارم نصب میکنم. امروز رفتم وسایل لازم برای نصب رو خریدم و تصمیم داشتم خودم نصب کنم، بعد دیدم گارانتیش خراب میشه گفتم بیخیال زنگ زدم نمایندگی […]
یکی از دغدغههای جدی که سر خونهی لیلی داشتم گچکاری بود، مونده بودم باید اصلا این کار رو بکنم یا مستقیم از چوب استفاده کنم. دیگه با مشورت از کسی که چوب ترمو کار میکرد قرار شد اول به عنوان زیرسازی گچکاری کنم. خیلی گشتم […]
امروز قرار بود گچکار بیاد ولی کسی که میخواستم رو پیدا نکردم. اینطوری شد که تصمیم گرفتم برم و یک کاری رو انجام بدم، بابا رو صدا کردم و با هم رفتیم و شروع کردیم به برقکشی، واقعا کار سختی بود، میشه گفت جای خوبی […]
دیروز درگیر سیمکشی دزدگیر و سنسورهای دود و حرارت بودم، امروزم اومدم تا سیمکشی دوربینها رو انجام بدم. برای اینکه جای مناسب رو برای هر دوربین مشخص کنم نردبون آوردم و از مکانهای مختلف با گوشی عکس گرفتم تا ببینم چه سطح از پوششی رو […]
امروز با خودم گفتم سیمکشی دزدگیر و سنسورهای دود و حرارت رو خودم انجام بدم یاد بگیرم. اصلا حواسم به این نبود که باید برم زیر سقف و دستم درد میکنه و …، خلاصه رفتم از دوستم یک توپ سیم امانت گرفتم و همراه بابا […]
امروز رفتیم سر وقت خونهی لیلی برای شروع فرآیند کنافکاری، کار رو با دیوارهای دستشویی و حمام شروع کردیم، تا کار برای کاشیکاری آماده بشه. کار کردن با علی واقعا لذتبخشه، هم آدم شوخطبعی هست و هم کیفیت کارش خوبه، کلی این وسط با هم […]
از اونجایی که برقکشی خونهی لیلی رو خودم دارم انجام میدم هیچ وقت کامل حوصلهام نکشید که وایستم و تمامش کنم، هر بار قسمتی از اون رو انجام دادم، روز اول جعبه فیوز رو نصب کردم و برقهای اصلی رو کشیدم که این خودش بخش […]
این ماه تصمیمات دیگهای برای خونهی لیلی داشتم ولی به دلیل تغییر در تصمیماتم رسید به خرید کناف و لوازم مورد نیاز، من کنافکاری خونهی لیلی رو به چند قسمت مجزا تقسیم کرده بودم، قسمت اول کنافکاری دستشویی و حمام و جدا کردن سقف بود، […]
قبل از عید با دلبر یک پروژهای برای دوستی انجام دادیم که این طرف سال هزینهاش رو پرداخت کرد، با خودمون گفتیم بهترین کار اینه چیزی باهاش بخریم برای خونهی لیلی. این شد که شیرآلات توکار دستشویی، حمام و جکوزی رو خریدیم. نسبت به سال […]
قبل از عید وقتی لولهکشی آب و فاضلاب خونه رو انجام میدادم، برای گرمایش و سرمایش هم انجام دادم ولی اشتباه بود، یعنی دستگاهی که خریده بودم لولهی ۱۶ به دردش نمیخورد و باید لولهی ۲۵ مینداختیم. برای همین به استاد گفتم با خودش لوله […]
یکی از کارهایی که دربارهی بازسازی خونهی لیلی میترسیدم همین برقکاری بود. نمیدونستم دقیقا چی میخوام، خیلی سخت بود بهم زدن خونه، به خصوص که دیوارها گچی نبود، کناف بود، سازههای فولادی ناآشنایی بود برای من، جعبه فیوز فعلی خونه اصلا جای مناسبی نبود و […]
نمیدونم چی شد که زد به سرم و با خودم گفتم برم کاشی ببینم برای دستشویی و حمام، وقتی با دلبر رفتیم پسندیدیم و تصمیم گرفتیم حالا که اینقدر زحمت کشیدیم برای فکر کردن، همین امروز هم بخریم، طرف هم قبول کرد بخشی از پول […]
به نظرم سالهای بیخودی رو داریم پشت سر میگذاریم. سادهترین مسائل زندگی داره برامون شبیه یک رویا میشه. شب میخوابیم، صبح بیدار میشیم میبینیم ۳۰درصد فقیرتر از دیروز شدیم، در چنین کشور و شرایطی برنامهریزی برای آینده احمقانه است. حالا این وسط من دوست دارم […]
بعد از کاری که با فاضلاب کردم با خودم گفتم بهتر نیست لولهکشی آب هم خیلی عالی انجام بدم، تمام لولهها رو از ابتدای کنتور کندم انداختم دور و از لولههای پنج و هفت لایه استفاده کردم. برای نصب شیرهای توکار خیلی داستان داشتیم چون […]
وقتی اولین کلنگ رو به خونه زدم برای بازسازی فکرش هم نمیکردم تا این حد بخوام بازسازی کنم. امروز میشه گفت کل حیاط و کف خونه رو شکافتم تا لولههای فاضلاب رو به طور کامل عوض کنم، البته برای جابهجایی دستشویی و گذاشتن روشویی و […]
قبلا فکر میکردم خونه انباری میخواد چه کار، ولی چند وقتی هست به لزوم انباری در خونه پی بردم. بعد نشستم کلی فکر کردم کجا این انباری رو در بیارم که دیزاین کلی خونه خراب نشه، رفتم یک اسپری خریدم و شروع کردم به خطخطی […]
تصمیم داشتم دیوارهای حیاط رو ۷۰ سانت ببرم بالاتر، یک انباری گوشهی حیاط درست کنم و یک فضا برای جکوزی بسازم و یکم آجرچینی در تراس انجام بدم و خیلی دوست داشتم چند تا حوض در حیاط در بیارم. برای همین دنبال یکی بودم که […]
یکی از مهمترین و روی مخترین کارهای خونهی لیلی درهای بزرگ و کوچیک حیاط بود. چون میخواستم خیلی چیزها رو جابهجا کنم و تا این قسمت درست نمیشد امکان تغییرشون نبود، مثل جابهجایی کنتور آب و برق و گاز و …، البته نمیدونم بهم اجازهی […]
یادمه پارسال این رو خریدم، وقتی پول نداشتم کار مهمی انجام بدم، البته برای طراحی بخشی از خونه هم بهش نیاز داشتم، بین موارد مختلف خیلی گشتم ولی تصمیم گرفتم از الکتروپیک خرید کنم، به نظرم یک برند قدیمی و نسبتا به روزی هست که […]
یکی از مواردی که در خونهی لیلی خیلی بهش فکر کردم، گرمایش و سرمایش اون بود، برای گرمایش در خونه لولهکشی شوفاژ موجود بود و برای سرمایش هم باید از کولر گازی استفاده میکردیم، گذاشتن سه تا کولر گازی در خونه برام خیلی مسخره بود، […]
یکی از کارهای زیرساختی که باید برای خونهی لیلی میکردم، خرید خط تلفن بود، رفتم مخابرات و دو تا از خطهای قبلی که بلااستفاده داشتم رو تغییر مکان دادم، وقتی از طرف مخابرات برای نصب اومدن، گفتن اینجا طوری طراحی شده که هر خونه فقط […]
بعد از ساختن سقف شیروانی و ناودانیها، میخواستم برم سراغ پنجرههای تراس، تصمیم داشتم اول دور تا دورش رو شیشه کنم، بعد دیدم اگر شیشه کنم به خاطر حفظ امنیت باید کلی نرده هم براش طراحی کنم، بعد گشتم و گشتم و گشتم، تا رسیدم […]
قرار گذاشته بودم هر ماه یک کار کوچیک برای خونهی لیلی انجام بدم ولی بعضی از کارهای خیلی بزرگ هستند، یعنی برای چند ماه باید حساب بشه، مثل همین سقف شروانی، تصمیم گرفتم سقف خونه را از یک سمت ۲۴۰ سانتیمتر بیارم جلو و دو […]
یکی از دغدغههای ذهنیم سر بازسازی خونهی لیلی کفشورها بود، چه داخل خونه، چه حیاط. یه مدت کارم شده بود دنبال کفشور گشتن تا بالاخره پیدا کردم چیزی که میخواستم رو، تصمیم گرفتم کفشورهای داخل خونه مثل حموم، آشپزخونه، محیط جکوزی و … از کفشور […]
خیلی بینظم دارم کار میکنم روی خونهی لیلی، از هر جایی یه چیزی رو خریدم، هود و گاز رو یادم اومد سال پیش خریدم، برند کن هم خریدم، نمیدونم چرا با این برند خوب ارتباط برقرار کردم، کارهاش رو دوست دارم، حتی دیزاینهاشون هم به […]
بعد از اینکه بیخیال ساختن استخر شدم، تصمیم گرفتم حداقل یک جکوزی گوشهی خونه بسازم، آخه یکی از ویژگیهایی که برای خونهی لیلی در طراحیهام در نظر داشتم، آب بود، بین موردهای مختلف خیلی گشتم، موارد روکار رو اصلا دوست نداشتم، برای همین دنبال جکوزی […]
اول که شروع کردم به بازسازی این خونه، خیلی دوست داشتم استخر بسازم، بعد دیدم واقعا منطقی نیست، به خصوص تو این شرایط بیآبی و هزینههای بیخود نگهداری اون. ولی به شدت دوست داشتم آب یکی از المانهای شاخص این خونه باشه، برای همین تصمیم […]
یکی از کارهایی که سال پیش برای خونهی لیلی انجام دادم خرید پکیج دیواری ۲۴۰۰۰ بوتان بود، نمیدونم چرا اینقدر از اسمش خوشم میاد، یادم نیست این برند چه کار کرده که اینقدر تو ذهنم ماندگار شده، شاید البته مجبور بشم قبل از نصب ببرم […]
شش ماه اول سال داشت تموم میشد و من هنوز هیچ کاری برای خونهی لیلی نکرده بودم. با خودم گفتم بهترین کار اینه که شش تا وسیلهی کوچیک بخرم به ازای هر ماهی که هیچ کاری نکرده بودم، با خودم گفتم خب حالا چه چیزهایی […]
اولین کاری که در خونهی لیلی انجام دادم درختکاری بود، اونم در اصل من انجام ندادم، بابام رفت انجام داد، حتی انتخاب نوع درختش هم با خودش بوده، فقط من جاشون رو مشخص کرده بودم، الان بعد از چند سال دوازده تا درخت بلند و […]
فکر میکنم اواخر سال ۱۳۸۹ بود، هر وقت از تهران بر میگشتم، با یک تابلوی بزرگ مواجه میشدم که روش نوسته بود، شهر جدید امیرکبیر، ولی هر چی اطرافش رو نگاه میکردم، خونه که هیچی، آلونک هم نمیدیدم. تا اینکه یک سال بعد یعنی در […]