• فصل پنجم رو وقتی تموم کردم خیلی ناراحت شدم، چون مطمئن بودم در فصل بعدی فرانک وجود نخواهد داشت. چقدر این سریال می‌تونست بی‌نظیر ادامه پیدا کنه. این فصل هم عالی تموم شد، واقعا نمی‌شد هر لحظه از فیلم رو پیش‌بینی کرد، فقط خیلی دوست […]

آخرین یادداشت‌های من:

  • فصل پنجم رو وقتی تموم کردم خیلی ناراحت شدم، چون مطمئن بودم در فصل بعدی فرانک وجود نخواهد داشت. چقدر این سریال می‌تونست بی‌نظیر ادامه پیدا کنه. این فصل هم عالی تموم شد، واقعا نمی‌شد هر لحظه از فیلم رو پیش‌بینی کرد، فقط خیلی دوست […]

  • هفته‌ی یازدهم هم گذشت، اونقدر سریع که نفهمیدم چی شد، چه کردم. اتفاقات خیلی عجیبی افتاد که در آخرین هفته درباره‌شون صحبت می‌کنم، این هفته هم هر روز در بلاگم نوشتم، یک فیلم خوب دیدم، با لیلی وقت گذروندم و با هم رفتیم تئاتر، دانشگاه […]

  • بالاخره بعد از مدت‌ها دوری از تئاتر، امروز فرصت شد لیلی رو ببرم. بین سه تا تئاتر در حال اجرا، حس کردم چون این نمایش عروسکی هست باید جالب‌تر باشه. وقتی رسیدیم خیلی سالن انتظار خلوت بود، وقتی نمایش شروع شد فهمیدم فقط ۱۰ درصد […]

  • امروز صبح از خواب بیدار شدم و تصمیم داشتم سریع برگردم تهران، دیدم فقط من و مصطفی بیدار هستیم، از ذهنم خیلی سریع گذشت که برم برای مامان یه گل بخرم و برگردم تا بیدار میشه بهش بدم، به مصطفی هم گفتم اگر میای با […]

  • یک سری پرونده‌ی باز تو زندگیم دارم که مدام برای بستن‌شون امروز و فردا می‌کنم. به لطف بعضی از دوستان الان مجبورم بعضی از اونها رو پیگیری کنم و تکلیف‌شون رو برای همیشه مشخص کنم. این دو تا فایده‌ی خیلی مهم داره، یکی اینکه بار […]

  • امشب دوست داشتم با لیلی برم بیرون ولی اصلا حال و حوصله نداشتم. همینطوری که روی مبل دراز کشیده بودم لیلی گفت بابا بیا یه فیلم ببینیم، منم گفتم باشه به شرطی که خودم انتخاب کنم، قبول کرد و شروع کردم بین فیلم‌های مختلف گشتن […]

  • امروز فکر می‌کنم چهارمین جلسه‌ی کوچینگ رو با یکی از دوستان برگزار کردم. با توجه به اینکه در اقدام کردم ضعف از خودش نشون می‌داد، ترجیح دادم این جلسه روی اقدام کردن تمرکز کنم، صرف نظر از مشکلات و چالش‌هایی که در جلسه مطرح میشه. […]

  • این چند روز با بچه‌ها کلی درباره‌ی کارها گپ زدیم، دیگه داریم می‌رسیم به قسمتی که باید تیکه‌های پازل رو به هم وصل کنیم. کلی چالش در پیش رو داریم، قبلا فکر می‌کردم بعضی از کارها خیلی ساده باید باشن ولی الان می‌فهمم واقعا نیاز […]

  • کاپیتان، عجب هفته‌ای بود. از گپ‌و‌گفت‌های حضوری اول هفته بگیر، با ایمان و ثنا و مسعود تا مشکلات حقوقی که آخر هفته برام پیش اومد و استراحت مطلق کردن در آخر هفته با دلبر تو خونه که منجر شد به دیدن آخرین قسمت کارناوال، دیدن […]

  • امروز صبح از خواب بیدار شدم، دیدم دلبر میگه حال صبحانه درست کردن نداره، بهش گفتم پاشو بریم یه دوری بیرون بزنیم. این شد که رفتیم املت شاپوری زدیم، واقعا فکر نمی‌کردم یک روزی املت هم یک غذای اشرافی حساب بشه، فکر کنید، ترکیب تخم‌مرغ، […]

  • این یادداشت رو حذف کردم، ولی برای این که ماجرا رو فراموش نکنم، باید بگم بالاخره پیگیر منحل کردنش شدم و انشالله به زودی تمام میشه. تجربه‌ی جالبی بود، اینکه قبل از شروع هر نوع همکاری با هر آدمی بیشتر بشناسمشون. اینکه هیچ کس مسئولیت […]

  • چند وقت پیش پرهام گفت یکی از دوستانم می‌خواد کتاب چاپ کنه کمکش می‌کنی؟ گفتم چرا که نه! بعدا دیدم اون آدم حمید استادهاشمی هست، ما سال‌ها توییتر همدیگر رو می‌شناختیم و خوشحال بودم به این بهونه قراره بیشتر تعامل داشته باشیم و بعد از […]

  • به نظرم اگر اکران آنلاین بعضی از پلتفرم‌ها رو بردارن، من خیلی از فیلم‌ها رو نمی‌بینم. چون توی خونه نشستم و یهو بهم میگن فلان فیلم رو بخر ببینیم! چون توی خونه من فقط یک رای دارم و همیشه در این زمینه شکست می‌خورم مجبورم […]

  • امروز دوست جدیدی رو برای اولین بار می‌دیدم. در چنین شرایطی همیشه برام مهمه بدونم طرف چقدر درباره‌ی خودش می‌دونه! چی مسیری طی کرده تا رسیده به اینجایی که الان هست و چرا اصلا چنین مسیری رو انتخاب کرده، در مجموع داستان آدم‌ها رو دوست […]

آخرین کتاب‌هایی که خوندم:

  • این کتاب رو وسط کمردردهایی که داشتم خوندم، چون کاری به جز درد کشیدن نداشتم. این کتاب داستان جالبی داشت، اول پرهام بهم پیام داد که دوستی داره که کتاب نوشته و تصمیم داره چاپش کنه نیاز به مشاوره داره، بعد حمید بهم پیام داد، […]

  • کتاب «اکوتوریسم، راهی برای گردشگری پایدار» نوشته‌ی خانم افسانه‌ی احسانی که توسط انتشارات مهکامه چاپ شده هم برای شرکت در آزمون جامع گردشگری در رشته‌ی راهنمایان فرهنگی (ایرانگردی و جهانگردی) خریدم و خوندم. بعضی وقت‌ها که تصمیم می‌گیرم در آزمون مثل این شرکت کنم، قصدم […]

  • این کتاب رو به خاطر آزمون جامع گردشگری برای رشته راهنمایان فرهنگی (ایرانگردی و جهانگردی) خریدم تا بخونم، این کتاب نوشته‌ی حمید عامریان است که توسط انتشارات جهاد چاپ شده. من این کتاب رو خیلی دوست داشتم، دید خیلی خوبی نسبت به اقوام، آداب و […]

  • کتاب «آلیس پای آتش» نوشته یون فوسه یک داستان شاعرانه و در عین حال عمیق درباره‌ی عشق، تنهایی و خاطرات است. روایت این کتاب آرام و نفس‌گیر است؛ انگار نویسنده می‌خواهد ما را آهسته و با تأمل به دنیای ذهنی آلیس ببرد. داستان درباره زنی […]

  • کتاب «سوروسات در سوراخ موش» اولین رمان مکزیکی خوآن پابلو ویلالوبوس است که در سال ۲۰۱۱ منتشر شد و خیلی زود جزو نامزدهای جایزه بهترین کتاب اول گاردین قرار گرفت. این کتاب بخشی از مجموعه «برج بابل» نشر چشمه است، ساخته‌ای‌ست از داستان‌های کوتاه ادبی با […]

  • کتاب «من از یادت نمی‌کاهم، مارتیتا» نوشته‌ی ساندرا سیسنروس (ترجمه‌ی اسدالله امرایی) اثری است کوتاه و عمیق که روایت‌گر خاطرات سه زن جوان مکزیکی-آمریکایی به نام‌های «کورینا»، «پائولا» و «مارتیتا» است. این سه دوست در پاریس با هم آشنا می‌شوند و ماه‌ها در حاشیه‌های شهر […]

  • چیزی که باعث شد جذب این کتاب بشم عنوانش بود «پدر بودن»، این کتاب نوشته کارل اُوه کنوسگور است که توسط زهره خلیلی ترجمه شده و انتشارات خوب هنوز هم این کتاب رو چاپ کرده. این کتاب روایت‌های صادقانه‌ی کارل اُوه از زندگی شخصی خودش […]

  • امروز خیلی اتفاقی وقتی داشتم تو خیابون‌ پرسه می‌زدم رسیدم به یک کتابفروشی، از بیرون دیدم کافه هم داره، با خودم گفتم میرم استراحتی می‌کنم، در بسته بود، یکی از کارکنان وقتی داشت می‌رفت داخل منم سریع رفتم داخل، گفت تعطیله، مراسم داریم، گفتم یه […]

  • این کتاب رو به خاطر عنوانش خریدم و از اونجایی که انتشارات میلکان چاپش کرده بود تردیدی در خریدش نکردم و بعد از خوندنش می‌تونم بگم واقعا راضی بودم. کتاب خیلی خوبی بود. من به عنوان کسی که هم به شدت کمال‌گرا هستم و هم […]

  • این کتاب رو فقط به خاطر ناوال راویکانت خریدم، وگرنه کتابی با چنین عنوانی رو بعیده بخرم، راهنمای خوشبختی و ثروتمندی، البته خودش این کتاب رو ننوشته ولی یکی صحبت‌ها و مصاحبه‌هاش رو جمع‌اوری کرده و چنین کتابی رو نوشته، خیلی کنجکاو بودم ببینم این […]

  • من این کتاب رو دوست داشتم، نمی‌دونم چرا اصلا این کتاب رو خریدم، احتمالا از روی جلدش یا عنوانش خریدم ولی راضی هستم. هر چند مثل تمام کتاب‌های این شکلی که خوندم حس می‌کنم زیادی آب بسته شده به کتاب. کاش به جای آب بستن […]

  • خیلی وقت بود این کتاب رو خریده بودم، از اون دسته از کتاب‌هایی بود که پیشنهاد می‌کنند هر طراح یا مدیر محصولی باید بخونه، ولی من فرصت پیدا نمی‌کردم بخونمش، در کل کتاب رو دوست داشتم ولی واقعا برای صفحه‌پر کردن به نظرم خیلی محتوای […]