خب اینم از آخرین هفتهی پاییز ۱۴۰۴، باحال بود، چالشهای جالبی داشت، انگار کمی مسیر زندگیم عوض شد. واقعا فکر نمیکردم مجبور بشم شغلم رو عوض کنم، فکر نمیکردم این کار جدید رو قبول کنم، فکر نمیکردم در طول مسیر قدم در این راه جدید […]
خب اینم از آخرین هفتهی پاییز ۱۴۰۴، باحال بود، چالشهای جالبی داشت، انگار کمی مسیر زندگیم عوض شد. واقعا فکر نمیکردم مجبور بشم شغلم رو عوض کنم، فکر نمیکردم این کار جدید رو قبول کنم، فکر نمیکردم در طول مسیر قدم در این راه جدید […]
امروز صبح بیدار شدم دیدم حسش نیست، دوباره یکم بیشتر خوابیدم، بعد بیدار شدم صبحانه خوردم بعد دوباره رفتم خوابیدم، نمیدونم چرا دوست داشتم بخوابم، بعد دوباره بیدار شد با لیلی بازی کردم و بهش گفتم بریم بیرون؟ گفت نه! گفتم بریم تئاتر؟ گفت نه! […]
چند روز پیش قرار بود محمد بیاد بهم سر بزنه و با هم گپ بزنیم ولی پیچوند، امروز بهم پیام داد که اگر هستی بیام، منم گفتم آره پاشو بیا ببینم در چه حالی؟ از اونجایی که میدونستم محمد یکم درگیر افسردگی هست خیلی وقتی […]
بالاخره این سریال رو تموم کردم، البته قرار بود آخر زمستون تموم بشه ولی دوست داشتم زودتر تمومش کنم. سریال واقعا فوقالعادهای بود به جز فصل ششم، به نظرم سریال رو در فصل پنج تموم میکردن خیلی بهتر از ساخت فصل ششم بود، خیلی بیمعنی […]
فکر نمیکردم به این زودی با درخواستم برای پرواز و گذروندن دورهی POH هواپیما موافقت کنن، ولی خدا رو شکر امروز بعد از ۱۸ ماه دوباره پرواز کردم، واقعا هیچ چیزی برام تکراری نمیشه. شب قبل که از سر کار برگشتم خونه، میخواستم صبح نرم […]
امروز قرار بود برای چند دقیقه برم در یک جلسهای نظرم رو بدم و برگردم، چشمتون روز بد نبینه چهار ساعت توی جلسه بودم. دیگه آخراش اصلا حالم خوب نبود، چون همزمان بعد از ناهار مسموم هم شده بودم و اصلا یه حال بدی بودم. […]
فصل پنجم رو وقتی تموم کردم خیلی ناراحت شدم، چون مطمئن بودم در فصل بعدی فرانک وجود نخواهد داشت. چقدر این سریال میتونست بینظیر ادامه پیدا کنه. این فصل هم عالی تموم شد، واقعا نمیشد هر لحظه از فیلم رو پیشبینی کرد، فقط خیلی دوست […]
هفتهی یازدهم هم گذشت، اونقدر سریع که نفهمیدم چی شد، چه کردم. اتفاقات خیلی عجیبی افتاد که در آخرین هفته دربارهشون صحبت میکنم، این هفته هم هر روز در بلاگم نوشتم، یک فیلم خوب دیدم، با لیلی وقت گذروندم و با هم رفتیم تئاتر، دانشگاه […]
بالاخره بعد از مدتها دوری از تئاتر، امروز فرصت شد لیلی رو ببرم. بین سه تا تئاتر در حال اجرا، حس کردم چون این نمایش عروسکی هست باید جالبتر باشه. وقتی رسیدیم خیلی سالن انتظار خلوت بود، وقتی نمایش شروع شد فهمیدم فقط ۱۰ درصد […]
امروز صبح از خواب بیدار شدم و تصمیم داشتم سریع برگردم تهران، دیدم فقط من و مصطفی بیدار هستیم، از ذهنم خیلی سریع گذشت که برم برای مامان یه گل بخرم و برگردم تا بیدار میشه بهش بدم، به مصطفی هم گفتم اگر میای با […]
یک سری پروندهی باز تو زندگیم دارم که مدام برای بستنشون امروز و فردا میکنم. به لطف بعضی از دوستان الان مجبورم بعضی از اونها رو پیگیری کنم و تکلیفشون رو برای همیشه مشخص کنم. این دو تا فایدهی خیلی مهم داره، یکی اینکه بار […]
امشب دوست داشتم با لیلی برم بیرون ولی اصلا حال و حوصله نداشتم. همینطوری که روی مبل دراز کشیده بودم لیلی گفت بابا بیا یه فیلم ببینیم، منم گفتم باشه به شرطی که خودم انتخاب کنم، قبول کرد و شروع کردم بین فیلمهای مختلف گشتن […]
امروز فکر میکنم چهارمین جلسهی کوچینگ رو با یکی از دوستان برگزار کردم. با توجه به اینکه در اقدام کردم ضعف از خودش نشون میداد، ترجیح دادم این جلسه روی اقدام کردن تمرکز کنم، صرف نظر از مشکلات و چالشهایی که در جلسه مطرح میشه. […]
این چند روز با بچهها کلی دربارهی کارها گپ زدیم، دیگه داریم میرسیم به قسمتی که باید تیکههای پازل رو به هم وصل کنیم. کلی چالش در پیش رو داریم، قبلا فکر میکردم بعضی از کارها خیلی ساده باید باشن ولی الان میفهمم واقعا نیاز […]
این کتاب رو وسط کمردردهایی که داشتم خوندم، چون کاری به جز درد کشیدن نداشتم. این کتاب داستان جالبی داشت، اول پرهام بهم پیام داد که دوستی داره که کتاب نوشته و تصمیم داره چاپش کنه نیاز به مشاوره داره، بعد حمید بهم پیام داد، […]
کتاب «اکوتوریسم، راهی برای گردشگری پایدار» نوشتهی خانم افسانهی احسانی که توسط انتشارات مهکامه چاپ شده هم برای شرکت در آزمون جامع گردشگری در رشتهی راهنمایان فرهنگی (ایرانگردی و جهانگردی) خریدم و خوندم. بعضی وقتها که تصمیم میگیرم در آزمون مثل این شرکت کنم، قصدم […]
این کتاب رو به خاطر آزمون جامع گردشگری برای رشته راهنمایان فرهنگی (ایرانگردی و جهانگردی) خریدم تا بخونم، این کتاب نوشتهی حمید عامریان است که توسط انتشارات جهاد چاپ شده. من این کتاب رو خیلی دوست داشتم، دید خیلی خوبی نسبت به اقوام، آداب و […]
کتاب «آلیس پای آتش» نوشته یون فوسه یک داستان شاعرانه و در عین حال عمیق دربارهی عشق، تنهایی و خاطرات است. روایت این کتاب آرام و نفسگیر است؛ انگار نویسنده میخواهد ما را آهسته و با تأمل به دنیای ذهنی آلیس ببرد. داستان درباره زنی […]
کتاب «سوروسات در سوراخ موش» اولین رمان مکزیکی خوآن پابلو ویلالوبوس است که در سال ۲۰۱۱ منتشر شد و خیلی زود جزو نامزدهای جایزه بهترین کتاب اول گاردین قرار گرفت. این کتاب بخشی از مجموعه «برج بابل» نشر چشمه است، ساختهایست از داستانهای کوتاه ادبی با […]
کتاب «من از یادت نمیکاهم، مارتیتا» نوشتهی ساندرا سیسنروس (ترجمهی اسدالله امرایی) اثری است کوتاه و عمیق که روایتگر خاطرات سه زن جوان مکزیکی-آمریکایی به نامهای «کورینا»، «پائولا» و «مارتیتا» است. این سه دوست در پاریس با هم آشنا میشوند و ماهها در حاشیههای شهر […]
چیزی که باعث شد جذب این کتاب بشم عنوانش بود «پدر بودن»، این کتاب نوشته کارل اُوه کنوسگور است که توسط زهره خلیلی ترجمه شده و انتشارات خوب هنوز هم این کتاب رو چاپ کرده. این کتاب روایتهای صادقانهی کارل اُوه از زندگی شخصی خودش […]
امروز خیلی اتفاقی وقتی داشتم تو خیابون پرسه میزدم رسیدم به یک کتابفروشی، از بیرون دیدم کافه هم داره، با خودم گفتم میرم استراحتی میکنم، در بسته بود، یکی از کارکنان وقتی داشت میرفت داخل منم سریع رفتم داخل، گفت تعطیله، مراسم داریم، گفتم یه […]
این کتاب رو به خاطر عنوانش خریدم و از اونجایی که انتشارات میلکان چاپش کرده بود تردیدی در خریدش نکردم و بعد از خوندنش میتونم بگم واقعا راضی بودم. کتاب خیلی خوبی بود. من به عنوان کسی که هم به شدت کمالگرا هستم و هم […]
این کتاب رو فقط به خاطر ناوال راویکانت خریدم، وگرنه کتابی با چنین عنوانی رو بعیده بخرم، راهنمای خوشبختی و ثروتمندی، البته خودش این کتاب رو ننوشته ولی یکی صحبتها و مصاحبههاش رو جمعاوری کرده و چنین کتابی رو نوشته، خیلی کنجکاو بودم ببینم این […]
من این کتاب رو دوست داشتم، نمیدونم چرا اصلا این کتاب رو خریدم، احتمالا از روی جلدش یا عنوانش خریدم ولی راضی هستم. هر چند مثل تمام کتابهای این شکلی که خوندم حس میکنم زیادی آب بسته شده به کتاب. کاش به جای آب بستن […]
خیلی وقت بود این کتاب رو خریده بودم، از اون دسته از کتابهایی بود که پیشنهاد میکنند هر طراح یا مدیر محصولی باید بخونه، ولی من فرصت پیدا نمیکردم بخونمش، در کل کتاب رو دوست داشتم ولی واقعا برای صفحهپر کردن به نظرم خیلی محتوای […]