
گزارش هفتهی دوازده از چالش دوازده
واقعا چالش دوازده برای من یکی از بهترین اتفاقها و طراحیهای زندگیم بوده، انگار خودم رو پیدا کردم، فهمیدم باید چطوری برنامهریزی کنم، چطوری کار کنم، البته هنوز زوده برای قضاوت ولی تا همین جای کار هم فوقالعاده بوده با تمام نقاط ضعفی که داشتم، چالش دوازده در فصل بهار خیلی خوب پیش میرفت تا اینکه کرونا گرفتم، این موضوع باعث شد کلی عقب بیفتم، ناامید بشم، انگیزهام از دست بره، ولی دوباره از جای خودم بلند شدم، ایستادم و شروع کردم به تلاش کردن و ساختن و باز هم حماسهای برای خودم خلق کردم که حداقل خودم از دیدنش لذت میبرم. از فردا برای تابستون باید برنامهریزی کنم.
۱- پرواز – ۱۰۰٪
شاید بتونم بگم خلبانی یکی از رویاهای بزرگی بود که هیچ وقت فکرشم نمیکردم بتونم بهش برسم، ولی در بهار امسال با تلاش زیادی که کردم رسیدم و بالاخره بعد از پرواز Solo رسما خلبان شدم، هر چند راه طولانی در پیش دارم و خیلی سخت، چون شرایطش رو ندارم، ولی همین که تونستم ۲۰ساعت پرواز کنم و Solo بشم، اتفاق خیلی بزرگی بود، اولش میخواستم ادامه ندم دیگه ولی تصمیم دارم در تابستون کلاسهای جدید CPL رو ثبتنام کنم و ادامه بدم. از برنامهریزی که داشتم فراتر عمل کردم و از خودم واقعا راضی هستم و بیش از حد خوشحالم.
۲- کتاب – ۱۰۰٪
با خودم قرار گذاشته بودم طی این چالش هر هفته یک کتاب بخونم، یعنی در مجموع ۱۲ کتاب که خدا رو شکر موفق شدم تا به امروز این ۱۲ کتاب رو بخونم، عنوانهایی که خوندم رو میتونید در کتابخانهام ببینید.
۳- فیلم – ۱۰۰٪
اولین روز چالش تصمیم گرفتم هر هفته حداقل دو فیلم سینمایی از لیست ۲۵۰ فیلم برتر IMDb رو تماشا کنم، که موفق شدم تا آخرین هفتهی این چالش این کار را انجام بدم، میتونید لیست فیلمهایی که دیدم را از اینجا مشاهده کنید.
۴- بلاگ – ۱۰۰٪
به نظر من نوشتن به شدت باعث افزایش خودآگاهی میشه، حداقل دربارهی من که اینطوریه، برای همین تصمیم گرفتم در این چالش به مدت دوازده هفته، هر روز در بلاگم چند خطی پیرامون موضوعات مختلف بنویسم، امروز دارم آخرین مطلب این چالش هم مینویسم، انصافا خیلی بهم چسبید، لذتبخش بود، روزهایی بود که حوصلهی نوشتن نداشتم ولی برمیگشتم و جبران میکردم، در کل طی مدت این چالش موفق شدم ۹۱مطلب در بلاگم منتشر کنم.
۵- خانواده – ۱۰۰٪
یکی از برنامههایی که داشتم وقت گذروندن با خانواده بود، هر هفته باید یک کار خاص انجام میدادم، مثلا با هم فیلم ببینیم و بخندیم، دور هم جمع بشیم از بیرون شام بگیریم، یا بریم بیرون گپ بزنیم، لیلی رو ببریم بیرون و بیشتر باهاش بازی کنیم، یا مثل همین چند روز پیش لیلی رو با خودم ببرم سر کار و از با هم بودنمون لذت ببریم، یا با هم بریم کوهنوردی کنیم، تجربهی جالبی بود، به نظرم میشه بهترش هم کرد. البته به خاطر اینکه کرونا گرفتم، روزهای زیادی رو به صورت تمام وقت خونه بودم و پیش هم بودیم. البته روزهای سختی بود.
۶- قهوه خوردن با دوستان – ۱۰۰٪
قرار بود هر هفته حداقل با یک آدم جدید آشنا بشم و باهاش گپ بزنم، یا با دوستان خودم قرار بگذارم و باهاشون گپ بزنم، این کار رو بیشتر از هفتهای یک نفر انجام دادم، البته یکی از دلایلش این بود که داشتم آموزش خلبانی میدیدم و به واسطهی اون با کلی آدم قهوه خوردم و گپ زدم، واقعا لذتبخش بود برای من.
۷- امور مالی – ۱۰۰٪
ساماندهی امور مالی طی شش ماه گذشته خیلی بهم کمک کرده وضعیتم رو بسنجم، تصمیمهای درستتر و بهتری بگیرم و بتونم پیشبینیهای دقیقتری داشته باشم، میتونم خیلی بهتر از این عمل کنم ولی تا همینجا هم خیلی عالی بودم و متعهد، برنامههای بهتری هم برای ادامهی کار دارم.
۸- جایزه – ۱۰۰٪
قرار بود هر چهار هفته اگر خوب عمل کردم به خودم جایزه بدم، در اولین قدم برای خودم یک ماگ مشکی خوشگل خریدم، در دومین قدم برای خودم پردهی مشکی کروماکی خریدم تا باهاش یه چالش جدید رو شروع کنم و در سومین قدم، به خودم اقامت در هتل رو هدیه دادم، بتونم بیشتر فکر کنم و با خودم خلوت کنم.
۹- کار – ۱۰۰٪
قرار بود ۱۸۰ فعالیت کاری در این قسمت انجام بدم، خیلی بیشتر انجام دادم، از کارهای مهمی که کردم این بود که با همکاری دوستان خوبم، آرزو، سارا و مهدی همیشه کتابفروشی باز بود طی بهار ۱۴۰۰، به جز روزهایی که به خاطر کرونا تعطیل بودیم، قرار بود تمام کتابهای کتابفروشی را وارد سایت کنیم که این اتفاق هم افتاد و این عالی بود، حماسهای بود برای خودش، در قدم بعدی قرار بود تغییرات جزئی روی سایت بدیم، مثلا اضافه کردن باکس جستوجو و دستهبندی که اونم اضافه شد، البته قرار بود جلوتر باشیم ولی به دلایلی از نظر فنی یکم عقب افتادیم که تاثیری در روند کار و برنامهریزی نداشت، بعدش قرار بود قسمت بستهبندی و ارسال رو تکمیل کنیم، پاکتهای جدیدی طراحی و چاپ شدن، سربرگ رفت برای چاپ و چند هدیهی کوچیک فرستادیم برای چاپ که در تابستان به مجموعه اضافه خواهند شد. برنامهریزیهای خیلی خوبی برای کارهای دیگه کردیم، مجوز نشر رو برای تمدید ارسال کردیم که متاسفانه هنوز به دستمون نرسیده، خلاصه خیلی فراتر از چیزی که فکرش رو میکردم تمرکز کردم و کارها رو پیش بردم، امیدوارم در تابستان هم به چیزهایی که میخواهیم برسیم.
۱۰- زبان – ۵٪
تصمیم داشتم زبان بخونم، نمیدونم چرا این موضوع رو نمیتونم درست پیش ببرم، خیلی برام عجیبه و روی اعصابم هست، هر وقت برنامهریزی میکنم بهش عمل نمیکنم، امیدوارم تابستون این شکلی پیش نرم.
۱۱- یادگیری – ۱۰۰٪
در این چالش یاد گرفتم چطوری فیلم بگیرم و تدوین کنم، با یوتیوب بیشتر آشنا شدم، کلی ویدیوی آموزشی دیدم، چند تا ویدیو ساختم و ادیت کردم. کانال یوتیوب ساختم و قرار شد بیشتر روش تمرکز کنم.
۱۲- نوشتن – ۲۰٪
قرار بود در بهار ۱۴۰۰ یک کتاب بنویسم، چارچوب خیلی خوبی براش دراومد، کلی هم نوشتم، ولی چیزی که دوستش داشته باشم در نیومد و براش بیشتر هم وقت نگذاشتم، امیدوارم در تابستون بتونم انجامش بدم.
در نهایت اگر بخوام فقط به صورت جمع و تقسیم عددی درصد تحقق اهداف این چالش رو اعلام کنم، باید بگم ۸۵٪ موفق شدم به اهداف این چالش برسم، ولی من در بعضی از فعالیتهای ورای انتظاراتم عمل کردم، در بعضی از اهداف اشتباه برنامهریزی داشتم، اگر بخوام از نظر حسی و حتی عملکردی بر اساس ارزش هر فعالیت درصد تحقق اهداف رو اعلام کنم، به نظرم به ۹۰درصد اهداف این چالش رسیدم. از این حرفها که بگذریم، واقعا احساس شگفتانگیزی دارم، چون همون ۸۵٪ هم واقعا بینظیره، باورکردنی نیست برای خودم، به تمام معنی کلمه حماسه آفریدم، با توجه به شناختی که از خودم داشتم و عملکردی که در گذشته از خودم دیده بودم. خیلی دوست دارم این چالش رو در فصل تابستان هم امتحان کنم، امیدوارم باز هم بتونم نتایج خوبی بگیرم.
بهار نیز گذشت، …