گزارش هفتهی دهم از چالش دوازده
هفته خوبی بود، چالشهای خودش رو داشت، فکر میکنم حدود چهار هفته فرصت دارم تا کلی داکیومنت کاری آماده کنم، کارهای دیگه رو به سرانجام برسونم، امتحانات دانشگاه رو بدم و
هفته خوبی بود، چالشهای خودش رو داشت، فکر میکنم حدود چهار هفته فرصت دارم تا کلی داکیومنت کاری آماده کنم، کارهای دیگه رو به سرانجام برسونم، امتحانات دانشگاه رو بدم و
اردیبهشت واقعا تموم نمیشد، اینقدر این مدت بدهیهای عجیب بار آوردم که نمیفهمم چطوری ماهها رو تموم میکنم، خدا رو شکر سرم به کار گرمه وگرنه اذیت میشدم. از طرفی حس میکنم دوباره دچار افسردگی شدید شدم. حالم خوب نیست، دوست دارم مدام بخوابم، بعضی
این روزها خیلی غمگینم، حالم دست خودم نیست، نمیدونم چرا، ولی با این وجود و با وجودیکه میدونم کارهایی که میکنم کاملا بیهوده هستن، بازم انجامشون میدم، مثل همین نوشتن، خب که چی واقعا؟ صرفا چون کار دیگهای نمیخوام انجام بدم دارم انجامش میدم، خیلی
عجب هفتهی فوقالعادهای شد، خیلی خوشحالم که هفته رو با یک سوپرایز بزرگ تموم کردم، کارهای روتین مثل نوشتن و خوندن و دیدن و
امروز دوست داشتم مامان رو ببرم باغ نگارستان بهش املت بدم، ولی به دلایل احمقانهای نشد. ولی خوشحالم که به خودم مسلطتر از قبل شدم. سریع واکنش نشون نمیدم. بگذریم، هفتهی خوبی بود در کل، مثل همیشه نوشتم، دیدم، خوندم، کلی کارهای هیجانانگیز کردم، خانوادهام
این هفته خیلی بهم خوش گذشت، کلا هر وقت میتونم یکی رو سوپرایز کنم و خوشحالش کنم خیلی بهم میچسبه و این هفته با مهمونی که برای مامان گرفتیم واقعا این اتفاق افتاد، بقیه روزها هم به نظرم روتین گذشت، نوشتم، خوندم، دیدم، یاد گرفتم،
میگفتن فروردین خیلی دیر میگذره ولی برای من واقعا زود گذشت. البته کلا زندگی خیلی زود میگذره. امروز سری به خونهی لیلی زدم فهمیدم لولهها تو زمستون یخ زده بوده و متاسفانه هم لولهکشی و هم دستگاه پکیچ به فنا رفته بود. به آقای عزیزی
سه هفته از سال ۱۴۰۴ گذشت و میشه گفت برنامههای چالش دوازده برای بهار رو شروع نکردم. البته خیلی کارهای هیجانانگیز جالبی انجام دادم ولی از شنبه رسما باید خیلی فشرده برنامههای سال جدید رو شروع کنم. امسال عید کنار پدر و مادرم بودم، چند
طی ده روز گذشته وقت خوبی گذاشتم و با خودم کلی گپ زدم و برنامههام رو برای سال ۱۴۰۴ مشخص کردم. کارهای عجیبی قرار نیست بکنم. یک جورایی سال آخر قبل از چهل سالگی رو میخوام بزارم و کارهای نیمه تمام رو تموم کنم، کارهایی
قبل از اینکه شروع کنم به حرف زدن درباره هفتهای که گذشت باید بگم عکس این پست رو خودم گرفتم، خیلی ذوقش رو داشتم، واقعا ایران زیباییهای عجیبی داره، حیف که،