چند هفته بود که اونقدر درگیر کار شده بودم، یادم رفته بود در حوزه‌ی کوچینگ باید یه کارهایی می‌کردم، ولی یکی از دوستانم که کار کوچینگ رو باهاش جدی شروع کردم، باعث شد دوباره برگردم به فضا، امروز با دو نفر قرار کوچینگ گذاشتم، یکی‌شون

از وقتی رفتم دانشگاه و مطالعه‌ی روانشناسی رو شروع کردم، بین این چند راهی گرفتار شده بودم که واقعا قراره آخرش به کدوم سمت حرکت کنم، به نظر خودم سه تا مسیر پیش روم بود، یکی درمانگر شدن، که همه‌ی روانشناس‌ها نسبتا دوست دارن درمانگر

با اختلاف بهترین اپیزودی بود که تا الان از اکنون گوش داده بودم. اونقدر جذاب بود که برگشتم یکبار هم تصویری این قسمت رو تماشا کردم. چقدر کاراکتر مهمان برنامه، مهرداد اسکویی برام جذاب بود. لحظه به لحظه‌ی این قسمت رو لذت بردم. از مسیری

میلاد منشی‌پور رو از تپسی و رقابت‌شون با اسنپ می‌شناختم، برای همین برام جالب بود بیشتر درباره‌اش بدونم. واقعیت اینه که هیچ چیز قابل توجهی برام نداشت، حتی یک جایی درباره‌ی رابطه کار و یکی از دوستی‌هاش گفت که اصلا به دلم ننشست، واقعا اگر

من محمدرضا شعبانعلی رو از بلاگ خودش و سایت متمم می‌شناختم. خیلی سال میشه که بلاگ نمی‌خونم، بین اپیزودهای «اکنون» داشتم می‌چرخیدم که رسیدم به این اپیزود، با خودم گفتم جالب میشه بعد از سال‌ها یک چیزی از آقای شعبانعلی گوش بدم. تجربه‌ی خیلی جذابی

نمره دادن اساتید واقعا خیلی آزار دهنده است، در دانشگاه پیام نور این مسخره‌بازی که استاد هر وقت دوست داشت نمره وارد کنه وجود نداشت، دو روز بعد نهایتا نمره‌ها رو می‌شد دید و این خیلی خوب بود. برای برداشتن پایان‌نامه باید تمام درس‌های ترم

بچه که بودم فکر می‌کردم استمرار یعنی یک کار مشخصی را به همون حجم و اندازه برای مدت زمان طولانی انجام دادن. مثلا ماهی ۱۰۰۰ تومان پس‌انداز کنیم، روزی ۶۰ دقیقه ورزش کنیم، هر روز در همون روز در بلاگ‌مون مطلب بنویسم و

امروز امتحان درس نظریه‌پردازی در روانشناسی داشتم، وقتی فهمیدم ترم بعدی با این استاد نمی‌تونم درس بردارم ناراحت شدم، سه ترم پشت سر هم باهاش کلاس داشتم، گویا با ماموریتش در دانشگاه ما مخالفت کرده بودن. استاد خیلی خوبی بود، سوالات امتحانش واقعا جالب توجه