دیروز که تایید حراستم اومد برای گرفتن کارت رمپ، با خودم گفتم سریع برم کارهای مدیکال رو هم بکنم. ثبت درخواستش رو انجام دادم و رفتم کلنیک تابان که با سازمان هواپیمایی طرف قرارداد هست، امسال سه تا آزمایش داشتم، خون، گوش و قلب. برای

امروز پرواز Cross Country داشتم به زنجان، اونقدر رفتم زنجان که حالم ازش بهم میخوره، همه چیز آموزش ما به هم میاد، نه هواپیمای درستی داریم، نه آموزش درستی داریم، اسمش روشه من باید تو کشور بچرخم یاد بگیرم، ولی صد ساعت فکر کنم باید

من از سال ۹۷ درگیر خلبان شدنم، نمی‌دونم گیر کار کجاست، خودم هستم! پول ندارم! جای اشتباهی به دنیا اومدم! واقعا دیگه موندم، همه چیز اینجا مسیرش باید عجیب باشه، یعنی هیچ چیزی با وضعیت نرمال اینجا وجود نداره، از هواپیماها بگیر که برای ۵۰

امروز واقعا انتظار نداشتم برای پرواز پلن بشم، اونم با کپتن مرتضی‌زاده، همیشه دوست داشتم باهاش پرواز کنم ولی خب پیش نمیومد. پرواز خیلی جذابی هم شد، قبل از پرواز نولاگم رو نگاه کرد، درموردش باهام صحبت کردم، کارهایی خواست ازم تا قبل از پرواز

امروز بعد از مدت‌ها رفتم پرواز، خیلی شرایط مسخره شده، هم بی‌مزه گرون شده، هم بی‌کیفیت، هم بدون امکانات، چون اونقدر دیر به دیر پلن می‌کنن که آدم وسطش یادش میره هر چیزی که قبلش تمرین کرده بود. طی این سال‌ها که درگیر یادگیری خلبانی

خیلی بیشتر از یک سال شده بود که پرواز نکرده بودم. اونقدر با مشکلات پیچیده و عجیبی در زندگیم دست به گریبان شدم که دقیقا نمی‌دونم بالاخره می‌تونم بعضی از کارها رو تموم کنم یا نه! ولی خب با شناختی که از خودم دارم دست

من باید می‌رفتم اصفهان و بلیت پیدا نمی‌کردم، هر روز سایت‌های فروش بلیت هواپیما رو چک می‌کردم چون فرصت نداشتم با اتوبوس یا قطار سفر کنم باید سریع برمی‌گشتم، یک روز دیدم دو تا صندلی خالی شده، یکی اکونومی و یکی بیزینس، راستش اصلا فکر

بالاخره تونستم در لحظات پایانی برنامه‌ی تابستون ۱۴۰۱ دوره‌ی IR خلبانی رو تموم کنم، البته خود دوره در بهار تموم شد ولی در تابستون به خاطر حجم کارهایی که داشتم امتحاناتش طول کشید. واقعا نمی‌دونم چرا بعد از دوره‌ی PPL, خلبانی رو ادامه دادم ولی

امروز وقت دکتر هوانوردی داشتم، صبح زود از خواب بیدار شدم و حرکت کردم به سمت تهران، وقتی رسیدم بدو بدو رفتم سمت کلینیک، وقتی رسیدم جواب آزمایش‌ها رو داد دستم، با دیدن نتیجه‌ی آزمایش اعتیاد گل از گلم شکفت، چون دکتر گفته بود به

امروز بعد از چهار ماه کلاس فشرده، دوره‌ی زمینی CPL هم تمام شد. واقعا لذت می‌برم از یادگیری خلبانی، برنامه‌های خیلی خاص و جالبی براش دارم، فقط نمی‌دونم فرصت می‌کنم بالاخره انجامشون بدم یا نه، ولی همین که دست و پا شکسته دارم همچنان ادامه