گزارش هفته‌ی دهم از چالش دوازده

حس می‌کنم از یک سری کارها عقب افتادم و پاییز دوره‌ی سختی خواهم داشت برای جبران کردن، ولی تابستون هم خوب بود، کارهای هیجان‌انگیزی کردم، مثل همین کلاس بازیگری، این هفته هم خیلی خوش گذشت، چند تا از امتحانات خلبانی رو قبول شدم و به تموم کردن استیج سوم خیلی نزدیک شدم، هر روز در بلاگم نوشتم، کلی از کارهای اکونیو و پنگوئن آبی رو پیش بردم، از نظر کارمندی هم ماه خوبی بود، اولین حقوق کارمندی زندگیم رو گرفتم، اونقدر ذوق دارم که دست بهش نزدم گذاشتمش توی حساب و بهش خیره نگاه میکنم. سه تا پادکست گوش دادم، خیلی پادکست‌های خوبی بودن، در هفته‌‌های دیگه معرفی‌شون می‌کنم. قرارداد تمدید سرور رو نهایی کردم. برای خونه‌ی امیرکبیر آجر خریدم، خالی کردنش واقعا داستانی شد، طراحی درب‌های ورودی رو نهایی کردم و گفتم هفته‌ی بعدی میام می‌گیرم و بعد از مدت‌ها رفتم به میلاد سر زدم، خیلی سختمه برم بهش سر بزنم، قلبم درد میگیره وقتی عکسش رو روی سنگ می‌بینم. با محمد رضا رفتیم بازی کردیم چقدر خندیدیم، خلاصه هفته‌ی خوبی بود هر چند عقبم و زیادی عقبم راستش. البته به نظرم برنامه با زمانم تناسب نداره.

نوشتن یک دیدگاه