آلوین و سنجاب‌ها

نمی‌دونم چی شد که لیلی برای اولین بار آلوین رو دید، فقط یادمه یک بار خونه نشسته بودم و به لیلی گفتم چه فیلمی با هم ببینیم؟ گفت آلوین۳، من از این قسمت شروع کردم به دیدن تا رسیدم به یک، اینم باید اضافه کنم که طی یک ماه گذشته هر قسمت رو بارها و بارها دیدیم و بعد از هر بار تماشای سری فیلم‌های آلوین، لیلی یک آدم دیگه میشه، انگار بهش الهام میشه که باید یک شخصیت دیگه پیدا کنه شبیه آلوین، یک دختر خیلی شیطون بلا، گاهی کل خونه رو به هم می‌ریزه، کارهای خطرناک می‌کنه، مثلا برعکس سوار تاب می‌شه، تاب رو دور خودش می‌چرخونه و …، البته گاهی اوقات هم دوست داره سایمون بشه، میگه آلوین شیطون هست ولی سایمون باهوش‌تره، اون وقت کاراکتر جدیدی به خودش می‌گیره و سعی می‌کنه تو خونه آدم باهوش و خلاقی به نظر برسه، کارهای عملی می‌کنه، کاردستی درست می‌کنه و …، خیلی جالبه یک فیلم اینقدر می‌تونه روی بچه تاثیر بگذاره.

نوشتن یک دیدگاه