
خانم سانشاین کوچولو
این فیلم رو فقط به خاطر این دیدم که توش فولکس داشت، یاد فولکس خودم افتادم، میدونید احساس کردم افتادم تو باتلاقی از آرزوهایی که بهشون نرسیدم. تازه به نظر خودم من به خیلی از آرزوهای مهم زندگیم رسیدم. ولی گاهی یک عکس، یک اتفاق، یک فیلم، آدم رو پرتاب میکنه وسط کلی خاطره که بیرون اومدن ازش کار سادهای نیست. من با این فیلم خیلی خندیدم، موضوع فیلم خانواده بود، قشنگ هم ساخته بود. اون قسمتی که همه فولکس رو هُل میدن واقعا برام جذاب بود، چون تجربهاش کرده بودم. نمیدونم آینده چطوری پیش خواهد رفت، اینکه فقط بگیم آینده رو میسازیم خیلی حرف مزخرفیه، درسته که ما تلاش میکنیم ولی بازم نمیدونیم آینده ما رو به کدوم سمت میکشونه، حتی آدمهای پولدار هم خودشون گاهی باورشون نمیشه، خودشون شاید نمیخواستن از این مسیر وارد وارد بشن، دنیا جای جالبیه در کل. به نظرم وقتی معنی خانواده رو درست درک نکنی و تلاشت در خلاف خانواده باشه زمین میخوری.