
دورهی مقدماتی بازیگری – هفتهی هشتم
این هفته سر کلاسهای بازیگری خیلی خسته بودم، تازه از سفر برگشته بودم و کلی رانندگی کرده بودم ولی مثل همیشه برام جذاب و دوستداشتنی بود. کلاس بدن کلی تمرین بدن انجام دادیم، کلی تمرین برای فیگور انجام دادیم و قرار شد برای هفتهی بعد کلی تمرین کنیم، کلاس بداهه و خلاقیت برای آتشفشان یک اتود قرار بود بزنیم، مثلا صبح بیدار شدیم رفتیم دم پنجره و میبینیم آتشفشان فوران کرده، من همون سر کلاس یه چیزی به ذهنم رسید و اجرا کردم استاد هم بدش نیومد، قرار شد هفتهی بعد کاملترش کنم. کلاس تاریخ هم چند تا از بچهها ارائه داشتند، کلاس بیان دوباره روی بیانمون کار کرد ولی اینبار واقعا جذابتر شده بود، خیلی این کلاس رو دوست دارم، سر کلاس بازیگری دربارهی تیپ و شخصیت حرف زده شد و ما یک اتود از نمایشنامهی ماچیسمو داشتیم، خیلی راه طولانی در پیش داریم به نظرم.