
گزارش هفتهی هشتم از چالش دوازده
این هفته هم جالب بود برای خودش، اولش که با جلسهی نهایی کردن پروژهی مشترکم با مصطفی شروع شد ولی به نتیجهای که باید میرسیدیم نرسیدیم و انتقال پیدا کرد به هفتهی بعد، ولی جلسهی خوبی بود به نظرم. از فضای کار اشتراکی زرافه بازدید کردم، جالب بود ولی انتظارم نسبت بهشون خیلی بیشتر بود. درخواست مدیکال خلبانی دادم و رفتم آزمایش دادم و فهمیدم قرصی که میخورم احتمالا نتیجهی یکی از آزمایشها رو مثبت میکنه ازش فرصت گرفتم برای اون یک آزمایش که شنبه برگردم و تست این یکی رو بدم. بعد از مدتها با خودم کنار اومدم و رفتم آرایشگاه، حوصله ندارم ۴۵دقیقه بشینم روی صندلی، کمپین شازده کوچولو رو با سرعت و جدیت خیلی بالایی دنبال کردم، قرار گذاشتم با خودم هفتهی بعدی سهشنبه بالا باشه، نمیدونم میشه یا نمیشه ولی خب دوست دارم به بهترین دوستم کادو بدم. روی محصول Twelve Design کار کردم و طراحیهای کلی اون رو تموم کردم باید هفتهی بعد برنامهریزی کنم برای اجرایی کردنشون، چند تا فیلم سینمایی دیدم، چند تا ایدهی هیجانانگیز اومد توی ذهنم، خلاصه خیلی خوب بود، تازه وسطش هم رفتیم اراک تا لیلی یکم با خواهرزادهام بازی کنه این کرونا واقعا برای بچهها چیز بدی بود، تنها بودن، تنهاتر شدن. کلی هم پنل رو تمدید کردم یا اطلاعاتش رو تغییر دادم، خلاصه خیلی چیزها رو آماده کردم برای پریدن، بریم هفتهی بعد ببینیم چی میشهه.