کارگاه بازی

این هفته به لطف شارمین یک کارگاه بازی داشتیم. به نظرم می‌تونستند خیلی بهتر از این حرف‌ها برگزار کنند ولی در کل نمره‌ی قابل قبولی بهشون میدم، هر چند باخت سنگینی رو تجربه کردیم. نکته‌ی جالب این بود که از یک جایی به بعد کنترل ماجرا رو دستم گرفتم وگرنه از اینم وضعیت می‌تونست بدتر بشه. توضیح اینکه چه بازی کردیم راحت نیست ولی خوش گذشت. هر چی بیشتر پیش میرم بیشتر حس میکنم برای فرار از روزمرگی آدم باید دست به دامن بازی بشه، ولی من دوست ندارم بازی کامپیوتری بکنم یا بازی‌های برپایه‌ی شانس، دوست دارم خودم بازی رو طراحی کنم و در عالم واقعیت خودم در بازی قرار بگیرم و بازی کنم، این برای من هیجان‌انگیزه!

نوشتن یک دیدگاه