کفایت مذاکرات

امسال به سه تا مجموعه‌ی مختلف برای سرمایه‌گذاری روی پروژه‌های نیمه‌تمام وارد مذاکره شدم. البته قرار نبود اولش برای این کار باشه، صرفا برام جذاب بود این کار رو انجام بدم. بعدش دیدم می‌تونم با خودم گفتم چرا که نه. در طی این مذاکرات خیلی چیزها یاد گرفتم. از همه مهم‌تر این بود که دیگران روی اعداد بیشتر سرمایه‌گذاری می‌کنند تا روی آدم‌ها، این به نظر من بزرگ‌ترین اشتباه همشون بود. من خودم طی سال‌های گذشته بیشتر روی آدم‌ها سرمایه‌گذاری کردم، مهم نیست چقدر برای من سود داشته، مهم اینه برای اونا داشته. البته من هیچ وقت به این فکر نبودم ازشون استفاده کنم. دوست داشتم به آدم‌ها کمک کنم تا رشد کنند. می‌دونید سرمایه‌گذاری روی اعداد اصولا کار اشتباهیه، نتیجه نمیده، اگر من دنبال گرفتن یک پولی بودن و حال کردن با اون پول قطعا آدم باهوشی بودم و می‌گرفتم و بعدش می‌گفتم نشد. ولی این برای من اصلا جذاب نیست، برای همین از یک جایی به بعد به همشون گفتم «کفایت مذاکرات رو اعلام می‌کنم»، تصمیم گرفتم خودم انجام‌شون بدم، با سرمایه‌گذاری روی منابع انسانی، حالا چطوری؟ این چالشی هست که سال بعد درگیرش هستم.

نوشتن یک دیدگاه