گزارش هفته‌ی پنجم از چالش دوازده

همینطوری هفته‌های در حال گذر هستند بدون اینکه من شروع جدی داشته باشم برای برنامه‌های سال ۱۴۰۲ که طراحی کردم، بگذریم، این هفته در عوض خیلی خوش گذشت، سفری داشتم به اصفهان که کلی باعث شد روحیه بگیرم و احتمالا از هفته‌ی بعدی خیلی جدی کارها رو پیگیری کنم. شاید بعد از مدت‌ها اولین سفری بود که با لیلی و دلبر تنهایی می‌رفتیم. با تمام سختی‌هایی که داشت، باز هر روز نوشتم، کتاب خوندم این هفته، فیلم دیدم، کلاس زبان رفتم البته یک جلسه رو به خاطر سفر نتونستم برم، البته باز مدیریت کردم که نشه دو جلسه چون هر جلسه‌ی من خودش دو جلسه‌ای هست می‌شد چهار جلسه، چی گفتم، دارم خودم رو ریکاوری می‌کنم که برگردم، تا اینجای کار هم بد نبوده انصافا، بزن بریم ادامه بدیم.

نوشتن یک دیدگاه