گزارش هفته‌ی دهم از چالش دوازده

این هفته اومدم خودم رو جمع و جور کنم یکم کارها رو پیش ببرم فهمیدم مامانم کرونا گرفته، همه چیز رو رها کردم و رفتم اراک، خدا رو شکر حال مامان رو به بهبودی هست، البته فرصت خوبی بود برای فکر کردم، برای اینکه نقشه‌ی خونه‌ی امیرکبیر رو بکشم، بهش فکر کنم، دیوار دستشویی و حموم رو خراب کنم، خلاصه استارتات یک حرکت بزرگ و پراسترس رو زدم، کتاب خوندم، فیلم دیدم، شیشه‌ی جلوی ماشین رو بعد از مدت‌ها عوض کردم، ضربه‌ای که جلوی ماشین خورده بود رو درست کردم، چراغ‌های ماشین رو درست کردم، آینه‌ی جلو رو عوض کردم، معاینه‌ی فنی ماشین رو گرفتم، رفتم دانشگاه و مدرک موقتم رو گرفتم. هزینه‌ی خونه‌ی امیرکبیر رو واریز کردم و از بانک رسید گرفتم برای قرارداد نهایی، خلاصه خیلی از کارهایی که هیچ برنامه‌ی درستی برای انجامشون نداشتم رو انجام دادم، از همه جالب‌تر برام تمیزکردن صندوق عقب ماشین بود، قشنگ یکسال شده بود که می‌خواستم تمیزش کنم.

نوشتن یک دیدگاه