گزارش هفته‌ی هفتم از چالش دوازده

این هفته بالاخره از روی تخت بلند شدم، رفتم دکتر ریه، داروهای جدیدی بهم داد، حال عمومی خیلی خوبی نداشتم، ولی خوشحالم امروز موفق شدم برگردم عقب و کارهای عقب‌افتاده‌ی این هفته‌ها را تمام کنم، البته فعلا روی سه تا کار وقت گذاشتم و بقیه‌ی کارها رو برای جبران روی خرداد حساب کردم. این همت رو هیچ وقت نداشتم ولی نمی‌دونم هنوزم دقیقا می‌خوام چه کار کنم، حتی نمی‌دونم دقیقا دارم چه کار می‌کنم، ولی خوشحالم که دارم یک کاری می‌کنم. این هفته فهمیدم شاید گاهی یک نفر فقط برای بار اول برام جالب و جذاب به نظر میرسه و شاید اگر دوباره ببینمش، تمام خاطرات بار اول هم برام خراب میشه، این چه چالش عجیبی بود برای خودم درست کردم. خلاصه تا این هفته تونستم هر روز در بلاگم بنویسم، هفته‌ای دو فیلم از لیست IMDb ببینم، ریز حساب‌و‌کتاب‌های زندگیم رو داشته باشم و هفته‌ای یک کتاب بخونم.

نوشتن یک دیدگاه