
هزارتوی پَن
فیلم خیلی دوستداشتنی بود، من همیشه دوست داشتم افسانهها واقعی بودند، شاید هم باشند و واقعا ما خبر نداریم، جنگ، مزخرفترین اتفاقیه که روی زمین میتونه بیفته، نمیدونم چی میشه و چی در جنگ هست که میتونه آدمها رو در این حد بیرحم کنه، دختری را بیپدر، پسری را بیمادر، مادری را بیفرزند و …، من خودم همیشه در بدترین شرایط زندگیم پناه بردم به دنیای خیالیم، با موجودات و آدمهای خیالی ذهنم زندگی کردم، به جای زندگی کردن میان آدمها. در دنیای خیالیم بازی کردم، جنگیدم، کشفکردم، ساختم، …، خلاصه هر کاری که در دنیای واقعیم نتونستم انجام بدم در دنیای خیالیم به بهترین شکل ممکن انجامشون دادم. به نظرم حتی اگر افسانهها واقعیت هم نداشته باشند، بد نیست آدم در دنیای خیالیش افسانههای زیبایی خلق کنه.