چهل نامه‌ی کوتاه به همسرم

قبل از خوندن این کتاب، سه کتاب دیگه از نادر ابراهیمی خونده بودم، عاشقانه‌های آرام، ابوالمشاغل و ابن مشغله، نمیشه این سه کتاب رو خوند و عاشقش نشد. اصلا شخصیت نادرابراهیمی برام ستودنیه، من واقعا عاشق این نویسنده هستم. این کتاب نامه‌های نادرابراهیمی به همسرش هست، متون این نامه‌ها سرشار از یادگیری هست، به خصوص اونجاش که می‌گفت، «خوشبختی را در چنان هاله‌ای از رمزوراز فرو نبریم که خود، درمانده از شناختنش شویم. خوشبختی را تابع لوازم و شرایط بسیار دشوار و اصول و قوانین پیچیده‌ی ادراک ناپذیر ندانیم تا چیزی ممکن‌الوصول به ناممکن ابدی تبدیل شود.»

گزیده‌ای از کتاب:

عزیز من!
از این که این روزها، گهگاه ، و چه بسا غالباً به خشم می آیی، ابداً دلگیر و آزرده نیستم. من خوب می‌دانم که تو سخت‌ترین روزها و سال‌های تمامی زندگی‌ات را می‌گذرانی؛ حال آن که هیچ یک از روزها و سال های گذشته نیز چندان دلپذیر و خالی از اضطراب و تحمل کردنی نبوده است که با یادآوری آنها، این سنگ سنگین غصه ها را از دلت برداری و نفسی به آسودگی بکشی. صبوریِ تو، صبوریِ تو، صبوریِ بی‌حساب تو در متن یک زندگی نا امن و آشفته، که هیچ چیز آن را مفرح نساخته است و نمی‌سازد ، به راستی که شگفت انگیزترین حکایت هاست.

 

نادر ابراهیمی
نادر ابراهیمی (۱۴ فروردین ۱۳۱۵ – ۱۶ خرداد ۱۳۸۷) داستان‌نویس معاصر ایرانی بود. او علاوه بر نوشتن رمان و داستان کوتاه، در زمینه‌های فیلم‌سازی، ترانه‌سرایی، ترجمه، و روزنامه‌نگاری نیز فعالیت کرده‌است. ابراهیمی، همراهِ بهرام بیضایی و ابراهیم گلستان، از معدود سخنوران ایرانی به‌شمار می‌رود که هم در سینما و هم در ادبیات کار کرده و شناخته شده بوده‌اند.

 

مشخصات کتاب:

حجم: ۱۳۸ صفحه  |  قطع: رقعی  |  ناشر: نشر روزبهان  |  چاپ: سی‌ودو

نوشتن یک دیدگاه