
امتحان کلاس بدن و تاریخ سینما
امروز امتحان بدن و تاریخ داشتیم و در کنارش کلاسهای جبرانی بداهه و خلاقیت و مبانی بازیگری، برای امتحان کلاس بدن ما تصمیم داشتیم بخشی از نمایش اتللو رو اجرا کنیم، دومین اجرا ما بودیم، من خیلی خوشحال بودم، چون بعدش میتونستم برم خوش بگذرونم. برای امتحان اساتید دیگه هم نشسته بودن، به نظر خودم ما خیلی خوب اجرا کردیم، هر چند آخرش گفت میتونستید اون قسمت اوجش رو بهتر کنید، من در حد تمرینی که داشتم کار رو خوب میدیدم و استاد در سطح انتظاری که ازمون داشت، نمیدونم چرا هیچ عکسی از کار نگرفتیم، تنها عکس نقشم همین بود که مجبور شدم کلی دستکاریش کنم تا قابل نمایش باشه. بعدش امتحان تاریخ من تصمیم گرفتم بیفتم، چون نخونده بودم، امتحان که شروع شد من به استاد گفتم بزار از روی کناری یه چیزی بنویسم، خندید و چیزی نگفت، منم با فاطمه حرف زدم و کلی نوشتم، بعد کتاب رو برداشتم از روی کتاب نوشتم، خلاصه جواب همهی سوالات رو که نوشتم، دیدم خیلیها چیزی ننوشتن، منم برگهام رو دادم بهشون، برگهی من تو کل کلاس چرخید. فکر کنم به همهمون صفر بده ولی واقعا کار قشنگی کرد، توی ذهن همهی ما موند. درستش هم همین بود، واقعا چیزی که میشه تو ویکیپدیا و گوگل پیدا کرد رو نباید امتحان گرفت، واقعا چرا باید حفظ باشیم که فلان کارگردان در چه سالی چه فیلمی ساخته بود؟ دلم برای این روزها واقعا تنگ میشه.