کوله‌پشتی ۱۴۰۳
یکی از دوست‌داشتنی‌ترین کارهایی که هر سال می‌کنم نوشتن همین پست کوله‌پشتی و پاسخ دادن به سه سوال خیلی مهم است. برام جذابه، باعث میشه مرور خلاصه‌ای داشته باشم از سالی که گذشت، نقاط قوت و ضعف خودم رو بررسی کنم، ببینم کجاها شکست خوردم، دلیلش چی بوده، کجاها موفق شدم، چه کارهایی کردم که موفق شدم، چطوری می‌تونم آدم بهتری باشم و …، خلاصه این کار رو خیلی دوست دارم.
سوال اول
فرض کنید یک کوله‌پشتی دارید که قرار است با خودتان به سال ۱۴۰۳ ببرید. داخل این کوله‌پشتی چه تجربه یا تجربیاتی از سال ۱۴۰۲ می‌گذارید؟ این تجربیات می‌توانند بزرگترین و بهترین درس‌هایی باشند که در سال ۱۴۰۲ و در جریان زندگی بدست آورده‌اید.
خانواده
هر سال که بیشتر پا به سن می‌گذارم، بیشتر اهمیت خانواده رو درک می‌کنم، وقتی شما کتاب‌های موفقیت و … رو می‌خونید، مدام بهتون می‌گن برای رسیدن به موفقیت باید خودخواه باشید، باید از همه چیز بگذرید و …، یکی از چیزهایی که باید بگذرید همین خانواده است، ولی واقعا آیا ارزشش رو داره؟ خیلی وقت‌ها که با خودم تنها میشم و به این موضوع فکر می‌کنم با خودم میگم، برای من که نداره. امسال بیشتر از سال پیش تلاش کردم برای خانواده، شاید بتونم بگم بیشترین زمانم رو برای خانواده صرف کردم، اینکه آرامش بیشتری داشته باشن، سطح رفاه بیشتری رو تجربه کنن و …، الان در پایان سال از خودم راضی هستم.
دوستان
کسانی که با من در ارتباط هستند خوب می‌دونن که چقدر دوستی و رفاقت در زندگی من مهمه و برای اون ارزش قائل هستم. امسال خیلی روی دوستی‌هایی که داشتم تجدید نظر کردم، روابطم رو خیلی بالا و پایین کردم، میشه گفت بیشتر برای خودم ارزش قائل شدم. یک جاهایی با خودم نشستم فکر کردم چرا باید با فلان آدم اینقدر برم جلو؟ در ازای این جلو رفتن اون چقدر جلو اومده! اینطوری روابطم رو از نو ساماندهی کردم. حتی یادمه دوستی غیرمستقیم بهم گفته بود تو به موفقیت من حسودی می‌کنی، منم غیرمستقیم بهش گفتم واقعا من اصلا به تو فکر هم نمی‌کنم، چه برسه به حسودی، حتی الان که دارم گذشته رو مرور می‌کنم، دوست دیگه‌ای اومد با ماشین برام بوق زد، گفت ببین چقدر موفق شدم، نظرت الان چیه؟ گفتم هیچی همون آشغال قبلی هستی با ظاهر شیک‌تر (لبخند). اینکه بعضی از آدم‌ها احساس می‌کنن ارزششون رو دارایی‌هاشون مشخص می‌کنه واقعا برام عجیب و دور از ذهنه، از غربالگری که داشتم راضی هستم، الان زندگی هیجان‌انگیزتری دارم، باعث شدم آدم‌های جدید و جذاب‌تری وارد زندگیم بشن که کیفیت زندگیم رو اضافه کردن و ممنونم ازشون.
ابوالفضل پلاس+
یکی از ویژگی‌های من اینه که همیشه دوست دارم تغییر کنم، دوست دارم امروزم با دیروزم متفاوت باشه، برای همین امسال خیلی جدی گذاشتم در برنامه‌ام که نسخه‌ی خیلی جذاب‌تری از خودم بسازم، اسمش هم گذاشتم ابوالفضل پلاس+، خیلی ایده‌ی خوبی بود، سال بعد هم گذاشتم در برنامه، در این چالش موفق شدم ۲۶ تا کتاب خوب بخونم، ۲۵ تا فیلم خوب دیدم، سریال «بهتره با سال تماس بگیری» رو به صورت کامل دیدم، هر هفته با خودم قرار گذاشتم و گپ زدم، در هر فصل یک هفته با خودم خلوت کردم، هر ماه یک پادکست گوش دادم، ۱۸۰ تا پست بلاگ نوشتم، دویدم، شنا کردم، از نظر مالی نظم خوبی رو پیاده‌سازی کردم و کلی کار دیگه، الان احساس می‌کنم با تمام وجودم که خیلی نسبت به سال گذشته متفاوت‌تر شدم، این برای من فوق‌العاده است.
پروژه‌های گذشته
کارهای نیمه تمام زیادی در زندگیم وجود داشت که نمی‌تونستم ازشون گذر کنم و سعی می‌کردم زنده نگه‌شون دارم، مثل آدمی که رفته کما و دیگه امیدی به زنده موندنش نیست ولی بازم امید داری و زنده نگهش می‌داری، راستش نیمه دوم امسال پروژه‌های زیادی رو تعطیل کردم و سعی کردم از ذهنم خارج‌شون کنم.
ویرگول
شش ماه اول سال در ویرگول مشغول این بودم که بخش کتاب رو بهش اضافه کنم، تلاش‌های زیادی هم کردم، موفقیت‌های جالبی هم به دست آوردم ولی در نهایت به خاطر تغییر در اولویت‌هام و مشکلاتی که برام به وجود اومد نتونستم با ویرگول ادامه بدم، ویرگول برای من یک کار نبود، یک دوستی عمیق با علی بود، این مدت باعث شد روابط دوستانه‌ی خیلی خوبی با علی برقرار کنم و ازش بابت این فرصت که بهم داد تا یک سال در کنارشون باشم و حال روحیم بهتر بشه، صمیمانه سپاسگزارم.
وایزترک
امسال در اواسط تابستون وارد یک شرکت جدید شدم تا به عنوان مالک محصول/مدیرمحصول کار کنم. شرایط روحی خوبی نداشتم، کارمند هم نبودم و قطعا کارمند خوبی نمی‌شدم، ماه اول به این گذشت که ببینم کسب‌و‌کار دقیقا چه کار می‌کنه، به من این فرصت داده شد تا یاد بگیرم، شروع کردم دوره‌های مختلف رو گذروندن، از مدیرمحصول دانشگاه آلبرتا بگیر، تا مدیریت پروژه گوگل و اسکرام مستر و …، باید ظرف چهار ماه ریلیز می‌دادیم، مشکلات زیادی سر راهمون قرار گرفت، نه تنها کل ریسک‌هایی که پیش‌بینی کرده بودیم محقق شد، بلکه بیشتر از اونم محقق شد ولی ما نونستیم ریلیز بدیم، با تمام فراز و نشیب‌هایی که داشتیم، کسب‌و‌کار ساده‌ای نبود، من تا قبل از اون هیچ اطلاعی ازش نداشت، کل مجموعه و کارهاش برای من جدید بود و همین جذابیت کار رو برام بیشتر کرده بود.
یادگیری زبان
امسال هم تونستم یکی دو ترم برم کلاس زبان، از خودم راضی نیستم، امیدوارم سال بعد بتونم با قدرت بیشتری این موضوع رو پیگیری کنم، ولی به جای اون کارهای جذاب و تاثیرگذاری کردم که می‌تونم خودم رو ببخشم و دوباره به خودم فرصت بدم.
خونه‌ی لیلی
در خونه‌ی لیلی کارهای زیاد و خوبی انجام دادم، از تموم کردن کاشی‌کاری‌های داخل خونه، تموم کردن سقف شیروانی و شیشه‌های تراس گرفته تا خرید تجهیزات نورپردازی مثل ریل‌های مگنتی و کلید و پریزهای هوشمند، پیشرفت خوبی داشت ولی تموم نشد، به خاطر اینکه مجبور شدم خونه‌ی دوم لیلی رو زودتر بازسازی کنم، چون زمان بیشتری رو اونجا سپری می‌کنیم، اینطوری شد که بازم تموم نشد و حتی قابل استفاده هم نشد، ولی واقعا پیشرفت خوبی داشت، امیدوارم سال دیگه بتونم اینم تموم کنم.
دانشگاه
امسال ۱۶ واحد بیشتر پیشرفت نداشتم ولی به همینم راضی هستم، چون رو به جلو حرکت می‌کنم، تصمیماتی گرفتم که باید وقت بیشتری روی اونا می‌گذاشتم و برام منطقی بود.
مدرسه‌ی دوازده
نتونستم متاسفانه کاری براش بکنم، این دیگه داره جزء کارهایی میشه که می‌ترسم شروعش کنم حتی حالا ادامه دادن و تموم‌کردنش مهم نیست، سال دیگه باید طوری برنامه‌ریزی کنم که حتما شروع کنم.
بازسازی
امسال شش ماه دوم سال مشغول بازسازی یک شرکت شدم، خیلی چیزهای جذابی یاد گرفتم، به نظرم قشنگ من رو چند سال به جلو حرکت داد، از همه مهم‌تر دوستی‌های جدیدی برام ایجاد کرد که ارزشش از هر چیزی بالاتر بود.
یادگیری
سال پیش رو سال یادگیری اعلام کرده بودم، ولی امسال واقعا ترکوندم، الان در نهایت ۷۶ دوره خوب رو طی کردم، چیزهای زیادی یاد گرفتم که در زندگیم تاثیر عمیقی گذاشتن، تازه گواهینامه‌ی موتور و مدرک باریستا پایه هم گرفتم، درباره دوره‌ها در لینکدینم و بلاگم کلی نوشتم.
سوال دوم
برای چابکی در زندگی باید سبک حرکت کرد. بنابراین کوله‌پشتی سنگین قدرت حرکت ما را کم می‌کند. اگر قرار باشد چیزهایی را هم از کوله‌پشتی خود خارج کنید آنها چه خواهند بود؟ در واقع چه نکاتی هست که فکر می‌کنید در زندگی باید از آنها بگذرید و عبور کنید تا سبک‌تر حرکت کنید؟
اضطراب شدید
امسال اضطرابم به نظرم کمتر بود، ولی کافی نبود، هیچ چیزی بیشتر از این من رو اذیت نمی‌کنه و بهم آسیب نمی‌زنه، باید امسال تلاش بیشتری برای آرامش در زندگیم بکنم.
ورود آدم‌های هیجان‌انگیز
در سالی که گذشت آدم‌های زیادی رو از زندگیم حذف کردم، اصلا سال حذف کردن بود، امسال می‌خوام به جای اون آدم‌هایی که حذف کردم آدم‌های جدیدی رو وارد کنم تا زندگیم از قبل هیجان‌انگیزتر بشه.
ایده‌آل‌گرایی
هر چی می‌کشم از همین ایده‌آل‌گرایی هست، تصمیم دارم راحت‌تر با خیلی از چیزها برخورد کنم، وسواس رو کنار بگذارم و نترسم از اینکه نسخه‌ی اولیه‌ی هر کاری اونقدر خوب نباشه.
سوال سوم
برای اینکه در سال جدید انسانی توانمندتر باشید فکر می‌کنید چه ویژگی‌هایی باید در شما تقویت شود؟
با برنامه حرکت کنم
این خیلی مهمه با برنامه حرکت کنم و به چیزهایی که نوشتم پایبند باشم، به خصوص کارهایی که همچنان نگرانم بزنم زیرشون و انجام‌شون ندم ولی انجام‌دادنشون واقعا برای من حیاتی هستند.
تلاش و پشتکار
تصمیمات خیلی سختی برای سال بعد دارم، برای همین تلاش و پشتکار باورنکردنی رو می‌طبه، البته اگر واقعا می‌خواهم به چیزهایی که نوشتم برسم، برای همین تلاش و پشتکار خیلی جدی نیاز دارم.
روحیه‌ی یادگیرنده
کارهایی که برای سال بعد تصمیم دارم انجام بدم، خیلی‌هاشون رو بلد نیستم و باید یاد بگیرم، این خیلی مهمه نترسم و خودم رو بندازم وسط‌شون و فقط تمرکز کنم برای یادگیری.
در آخر
سال ۱۴۰۲ رو دوست داشتم، خیلی تلاش خوبی کردم، خیلی آدم بهتری بودم، کمتر اشتباه کردم، بیشتر یاد گرفتم، امیدوارم سال بعد سال خیلی خوبی باشه برای من و بتونم دوباره بعد از مدت‌ها در زندگیم پرواز کنم. شعارم برای سال ۱۴۰۳ اینه:
اگر می‌تونی بجنگی، بجنگ.
در طول مسیر به دیگران کمک کن،
برای هر چیزی آماده باش.
جنگ تو تازه شروع شده.