مثل اینه تو رو هفته‌ی اول اخراج کنم!

چند روز پیش با رئیس نشسته بودم و سر موضوعی داشتم بحث می‌کردم که یهویی گفت: «ببین این موضوع مثل این می‌مونه که تو رو هفته‌ی اول اخراج کنم» اولش برام جمله‌ی عجیبی اومد، ولی بعدش که نشستم بهش فکر کردم دیدم راست میگه، فکر کن، طرف کلی تلاش کرده، رایزنی کرده من رو آورده بعد خودش تو هفته‌ی اول بگه این رو نمی‌خوام، هر چند اگر من بودم انجامش می‌دادم احتمالا، ولی درباره موضوعی که داشتیم حرف می‌زدیم مثال درستی بود، باید کلیات موضوع رو نگه می‌داشتم و با تغییرات در جزئیات عملیاتی می‌کردم تا مشکل حل بشه. هر چند واقعا کار عجیبی بود، تصمیم گرفتم سرعتم رو کم کنم. اینطوری فرصت بیشتری دارم برای فکر کردن به اینکه باید چه کارهایی رو بکنم و چه کارهایی رو نکنم، دیگه به نظرم هر چیزی که باید بدونم رو نسبتا می‌دونم، فقط باید برنامه‌ریزی کنم و بعدش هم برم سراغ اجرای همین‌ کارها، بریم ببینیم چی قراره در این مسیر ببینیم.

نوشتن یک دیدگاه