تئاتر بک‌ تو بلک

چند هفته‌ی پیش یکی از دوستانم بهم پیشنهاد داد حتما این تئاتر رو ببینم. ولی پر بود تا چند هفته، فرداش دوباره چک کردم دیدم چند تا زمان جدید باز شده، سریع بلیت رو برای امروز گرفتم. وقتی رسیدم به مجموعه تئاتر لبخند، دلبر رفت سوال کرد پارکینگ جا داره؟ گفت بله، چشم‌تون روز بد نبینه، وقتی داخل شدیم، روی سرازیری رمپ ورودی پارکینگ، چند تا ماشین هم پشت سرمون داخل شدن ولی نمی‌تونستیم داخل بشیم! چرا؟ چون معمار و مجری این پروژه قطعا یه آدم، … بوده. نمایش قبلی گویا تموم شده بود و ما باید منتظر می‌موندیم تا ماشین‌هایی که پایین هستند بیان بالا تا ما بتونیم بریم داخل، من نه راه پس داشتم نه راه پیش، نیم ساعت در همون وضعیت مونده بودیم تا اینکه بالاخره رضایت داد که ما وارد بشیم، فکر می‌کنید دیگه بقیه‌ی ماجرا عادی پیش رفت؟ خیر. از اونجایی که معمار و مجری پروژه قطعا یه آدم، …. بوده، هر بار که می‌خواستیم یک طبقه پایین‌تر بریم باید چندین بار عقب و جلو می‌کردیم، خلاصه که پارک کردیم و رفتیم تئاتر رو دیدم. اینقدر موضوع پارکینگ امشب برام پررنگ بود که دیگه جایی برای نظر دادن برای خود تئاتر نموند، در کل خوب بود به نظرم.

نوشتن یک دیدگاه