گاهی حس میکنم خدا باهام قهر کرده و هر طوری شده میخواد این رو بهم گوشزد کنه، ولی من یا خودم رو میزنم به خریت یا منم میخوام ناز کنم و اون ببینه! چند روز پیش تو حال و هوای خودم بودم، تا به خودم
امروز واقعا روز پیچیدهای بود، شاید دلیلش این بود که مسیر درستی رو در پیش نگرفته بودم، خلاصه قرار شد با بچهها بریم کار کنیم، من رفتم دنبالشون، سر کوچه من حواسم اصلا نبود، انگار تو این دنیا نبودم، صدای بوق موتوری کنارم رو نشنیدم،