یک جوری هفته‌ها پشت سر هم می‌گذرن که آدم اضطراب می‌گیره، شاید دلیلش این باشه که دارم می‌شمارمشون. یکی نیست بگه چه کاریه پسر، ولش کن بزار بگذره. این هفته بالاخره امتحانات دانشگاه تموم شد، خودم فکر نمی‌کردم بتونم همه‌شون رو قبول بشم، چون خیلی

این هفته چالش‌های عجیب و زیادی داشتم. سه تا از امتحان دانشگاه بود که خیلی برام مهم بودن، اصلا به خاطر این درس‌ها نتونستم زیاد واحد بردارم، چون پیش‌نیاز بقیه بودند. در کنارش باید کارها رو پیش می‌بردم. برای ویرگول کاتالوگ رو نهایی کردم و

اینقدر هفته‌ها با سرعت در حال گذر هستند که فرصت نمی‌کنم درباره‌شون به موقع بنویسم. هفته‌ی اول زمستان هم گذشت. این هفته هر روز در بلاگم مطلب نوشتم، یک کتاب خوب خوندم، یک فیلم خوب دیدم، کلاس‌های خلبانی رو شرکت کردم، آزمون یکی از درس‌های