گاو خشمگین
این فیلم به دو دلیل برای من خیلی جالب بود، یکی اینکه دوران جوانی رابرت دنیرو رو تماشا میکردم و سبک بازیگری اون زمانش، یکی هم ترکیب دو زوج جذاب رابرت دنیرو و جو پشی، واقعا این ترکیب جذابیه، راستش این فیلم خیلی برام مفهوم
این فیلم به دو دلیل برای من خیلی جالب بود، یکی اینکه دوران جوانی رابرت دنیرو رو تماشا میکردم و سبک بازیگری اون زمانش، یکی هم ترکیب دو زوج جذاب رابرت دنیرو و جو پشی، واقعا این ترکیب جذابیه، راستش این فیلم خیلی برام مفهوم
فکر کنم تا حالا فیلم آرژانتینی ندیده بودم، نمیدونم زبانشون چیه ولی هر چی بود از آلمانی خیلی بهتر بود، دلنشین بود، فیلمهای آلمانی باعث سردردم میشه، داستان فیلم فکر کنم دربارهی عدالت بود، چیزی که اصولا در این دنیا خیلی نمیشه دنبالش گشت، یعنی
حس میکنم نشستم فیلمهای خیلی قدیمی رو فقط نگاه میکنم. اینکه غربیها اینقدر راحت فیلمهایی در برابر کلیسا میسازند خیلی برای من جالبه، همین اتفاق اگر برای یک مسجد بیفته، اصلا قابل پیشبینی نیست که چه اتفاقهایی میفته، نمیدونم اسم این رویکرد رو چی میشه
فیلم قدیمی خیلی قشنگی بود، داستان خیلی زیبایی هم داشت، ماجرای دوست شدن آدمها، اینکه چطوری سر راه هم قرار میگیرند، اینکه چطوری به هم اعتماد میکنند، اینکه چطوری رفاقت میکنند، اینکه چطوری پشت هم رو خالی میکنند، این که چطوری کنار هم کار میکنند،
این فیلم رو یادمه دیده بودم، ولی دوست داشتم دوباره هم ببینمش، همیشه از فیلمهایی که آدمهای پشت پرده داره خوشم میاد، هیچ وقت نمیتونم تصور کنم جزء آدمهای پشت پرده هستم، همیشه دوست دارم آدم جلوی پرده باشم، معنی و مفهوم دوستی هم در
نمیدونم چرا اکثر فیلمهایی که دربارهی جنگجهانی دوم ساخته شده جزء بهترین فیلمهای تاریخ سینما شده، خیلی این فیلم رو دوست داشتم، موضوع کتاب پیرامون قضاوت یک قاضی آمریکایی دربارهی قاضیهای آلمانی بود. شخصیت آدمهای فیلم، بینش و طرز فکرشون خیلی برام جالب بود. آدمهایی
با دیدن این فیلم عاشق فیلمهای جنگ جهانی شدم، به نظر من خیلی عالی بود. در این فیلم هر چیزی رو میشد دید، از دوستی و رفاقت و میهنپرستی، تا مدیریت و رهبری و کارتیمی و حتی خودشناسی و توسعهی فردی، از وقتی فهمیدم ماجرای
همیشه فیلمهای وسترن رو دوست داشتم، این فیلم هم واقعا عالی و فوقالعاده بود، چطوری دوست داشتن میتونه باعث بشه آدم تغییر کنه، چطوری میشه آدمی که هر جنایتی در زندگیش کرده به یک آدم فوقالعاده تبدیل بشه. از تغییر که بگذریم باید برسیم سر
خیلی فیلم جالبی بود، واقعا بخشی از زندگی منم شبیه همین فیلم بود، البته نه با این غلظت، خیلی پیش اومده توی زندگیم دست یکی رو گرفتم، کسی که اصلا داشت در یک مسیر متفاوت و حتی از نظر من داغونی حرکت میکرد، به سمت
فیلم کمدی دوستداشتنی بود، واقعا آدم حسرت میخوره حدود صدسال پیش اگر میخواستن فیلم طنز بسازنن، روی محتواش کلی کار میکردن، الان فیلمهای طنز خلاصه میشه در لودگی خالص، بیتربینی خالص و