وسط پیاده‌روی روزانه بودم که علی زنگ زد و گفت کل پروژه‌ی قبلی کمپین کتاب رو باید بریزیم دور به دلایل مختلف و از ابتدا شروع کنیم. زمانیکه داشت درباره‌ی دلایل این اتفاق صحبت می‌کرد من اصلا به حرف‌هاش درست گوش نمی‌کردم، تو ذهن خودم