
تب و لرز شدید گرفتم
از چند هفتهی پیش دوستم آرش سروری، پیشنهاد داده بود با هم یک لایو مشترک دربارهی زندگی و کار با هم داشته باشیم، من یا به خاطر پروازها پشت گوش مینداختم، یا حوصلهام نمیومد، ولی بالاخره برای امشب ساعت ۱۱، هماهنگ شدیم، اول صبح که از خواب بیدار شدم، احساس کردم تب دارم، اهمیت ندادم، ولی ظهر این احساس اونقدر شدید شد که وادارم کرد اندازه بگیرم، واقعا تب داشتم، نه زیاد، ولی داشتم، یکی دو ساعت تب رو تحمل کردم، بعد احساس کردم میلرزم، پتو رو پیچیدم دور خودم ولی درست بشو نبود، دارو توی خونه نداشتیم، بلند شدم رفتم داروخانه، در طول مسیر دندونهام بهم میخورد، برگشتم دوباره رفتم زیر پتو، تا عصر یکم بهتر شدم ولی اصلا حال نداشتم، رفتم پیش دوستم آرین تا ازش پایهی دوربین بگیرم، قبل از اینکه دعوتم کنه برم داخل بهش گفتم، خیلی مشکوک میزنم، بعدا میبینمت، برگشتم، تا قبل از شروع لایو با آرش، خیلی بیحال شده بودم، میخواستم بهش بگم از بچهها عذرخواهی کنه که نمیتونم، ولی دیدم چه کاریه، به زور هم شده انجامش میدم، لایو شروع شد، میتونید از اینجا ببینید، خیلی داغون بودم، حرف زدن باعث میشد سرفه هم بکنم، بعد که لایو تموم شد، دوست دکترم بهم پیام داد، اونم اونجا بود، گفت فکر کنم اصلا حالت خوب نیست، یکی دو روز دیگه خوب نشدی بگو تا درمان کرونا رو شروع کنیم، هر طوری بود خوابیدم، البته چند باری بیدار شدم و لباس عوض کردم، چون خیس آب بودم.
پانویس: روز دوم