
داستان Twelve Work: جلسهی برندینگ
چند وقت پیش که با امین داشتم گپ میزدم بهش گفتم داریم روی یک پروژهی مدیریت ارتباط با مشتری کار میکنیم، براش موضوع جالب بود، برای همین یک جلسه با هم گذاشتیم و دربارهاش گپ زدیم و من تا اینجای پروژه رو بهش نشون دادم. قرار شد با بچههای تیم هم گپ مشترک داشته باشیم، بعد از اون جلسه امین رسما به تیم اضافه شد، حالا یک تیم کوچولوی سه نفره داریم برای ساختن این CRM، قرار شد از برندینگ و لوگو شروع کنیم. جلسات متعددی گذاشتیم، کلی با هم گپ زدیم، قرار شد اسم پروژه رو عوض کنیم، شاید از این به بعد به اسم جدید داستانش رو بنویسم. جالب اینه که من اسم فعلی رو دوست دارم ولی خاطرات قشنگی باهاش ندارم، برای همین بهتره باهاش خداحافظی کنم.