پایان دوره‌ی مقدماتی بازیگری

یکی از خوبی‌های این دنیا شاید این باشه که هر شروعی را پایانیست. دوره‌ی مقدماتی بازیگری هم بالاخره پرونده‌اش بسته شد. چهار تا درس تاریخ سینما، بداهه و خلاقیت، بیان و مبانی بازیگری رو قبول شدم و درس بدن رو افتادم. می‌دونید اگه تمام درس‌هایی که قبول شدم رو میفتادم اینقدر شاید ناراحت نمی‌شدم که این درس رو افتادم. چون براش واقعا زحمت کشیده بودم، درد کشیدم، هزینه کردم و به نظرم خیلی هم خوب بودم. بگذریم، این نیز بگذرد، یاد حرف استاد آسانی افتادم که می‌گفت اگه به من بود وسط کلاس از صفر تا ۲۰ شماره می‌گذاشتم و برگه‌هاتون رو پرت می‌کردم روی زمین روی هر عددی افتاد می‌شد نمره‌ی شما، سینما یعنی همین، مهم نیست چقدر توانایی و استعداد دارید، مهم اینه چقدر شانس با شما همراه باشه، به نظرم مهم اینه خودم نظرم درباره‌ی خودم چیه، نظر بقیه اصلا برام اهمیتی نداره، فعلا قصد ندارم این دوره رو ادامه بدم، تا همینجای کار کلی یاد گرفتم، ترجیح میدم دیگه به صورت عملی یک کارهایی بکنم، شاید در آینده البته ادامه دادم.

نوشتن یک دیدگاه