اولین پرواز بعد از سولو شدن و کرونا

بعد از گذشت یک ماه از آخرین پروازی که داشتم، دیروز درخواست پرواز دادم برای امروز، نمی‌دونستم بدنم آمادگی پرواز داره یا نه، ولی به شدت دلم می‌خواست، با ترس و اضطراب سوار هواپیما شدم، اولین پروازم با کاپیتان اکرمی بود، آخرین پروازم هم با ایشون بود، اول چند تا مشت خوردم که زنده موندم، بعد رفتیم برای پرواز، بعد از بلند شدن از باند ۳۰ و رسیدن به ارتفاع ۵۲۰۰، احساس کردم اتفاق خاصی برای تنفسم نیفتاده، فکر می‌کردم ارتفاع برام مشکل ساز بشه، بعد از اولین Touch  and go، یه زنبور که نفهمیدم از کجا اومد، کاپیتان رو نیش زد، از اونجایی که اتفاق امنی برای پرواز نیست، بعد از کلی تلاش که زهرش رو خارج بکنه و منم سه تا Touch and go دیگه بکنم، نشستیم و برگشتیم عملیات، می‌خواستم برگردم که گفت بهم پیشنهاد دادن اگر دوست دارم می‌تونم دوباره هم برم پرواز، بدم نیومد، قبول کردم.

برگشتم رمپ و منتظر موندم تا کاپیتان کاویان اومد، وقتی سوار هواپیما شدم احساس کردم همه چیز یکم عجیبه، فهمیدم قراره از باند ۱۲ پرواز کنیم و من هیچ تجربه‌ای درباره‌اش نداشتم، پیچیدگی‌های خاص خودش رو داشت ولی جذاب هم بود، قرار شد بدون فلپ از روی زمین بلند بشیم، در این پرواز هم باید بیشتر هواپیما رو تریم کنیم، هم در سرعت بالاتری Airborne بشیم، بعد از اولین Touch  and go، یاد گرفتم ترافیک پترن باند ۱۲ رو، خیلی برام هیجان‌انگیز بود، به خصوص که چند بار بدون فلپ نشستیم و یک بار هم Simulate engine failure، نشستم، انتظار داشت فلپ سوم رو نگیرم ولی من گرفتم و خیلی خوب نشوندم زمین، راضی بودم، بعدش رفتیم منطقه‌ی South، برای اجرای مانور، خیلی دوست داشتم، چون هم کروز پرواز می‌کردیم و من راحت‌تر بیرون رو تماشا می‌کردم، هم اینکه چیزای جدیدی یاد گرفتم، انتظارم بیشتر بود ولی خوش گذشت و اومدیم نشستیم، من زمانیکه حالم خوب بود، هیچ وقت بیشتر از یک ساعت پرواز نکرده بودم، ولی امروز مجبور شدم بیشتر پرواز کنم، تجربه‌ی جذابی بود.

نوشتن یک دیدگاه