
بریم دنبال کارهای پاسپورت
چند روزی میشه که باید برم دنبال کارهای پاسپورت ولی اصلا حس و حالش نیست، درسته کتاب قوباغهات رو قوت بده یک کتاب زرد بود، ولی واقعا آدم باید قورباغههای زشت رو اول صبح بخوره وگرنه هیچ وقت فرصت انجامشون نمیرسه. من چند تا قورباغه زشت دارم که باید تا دیر نشده بخورمشون، یکی همین پاسپورتها، از وقتی گمشون کردم، باید ۲۰ روز میگذشت تا برای پاسپورت جدید اقدام کنم، اینم در نوع خودش جالب توجه بود. کلا دوست دارن برای هر کاری جریمه بگذارن، بگذریم فکر کنم بار دوم میشه ۲ ماه و برای بار سوم میشه ۲ سال که باید منتظر بمونی، حالا اینا به کنار، با کلی تلاش خودم رو راضی کردم قبل از اینکه برم سر کار برم دنبال کارهاش، وقتی رسیدم دیدم به به برق نیست، بالاخره ۱۴۰۴ چشم انداز ایران بود، نبود برق هم احتمالا جزئی از این چشمانداز بود، بگذریم، با هزار زحمت از گیتها عبور کردم و دیدم خدا رو شکر سیستمهاشون برق هست ولی گفت شاید سیستم قطع شده باشه، از شانس اونم قطع نبود و کارم راه افتاد، یک قدم نزدیک شدم به اتمام کار، بقیه مسیر رو باید برم پلیس +۱۰ خدایی اسمش رو درک نمیکنم.