سفر به کردستان
اردیبهشت داشت تموم میشد و من دلم سفر می خواست، اول تصمیم داشتم در دوره برف و یخ مقدماتی شرکت کنم، بعد دیدم مسیرش دوره، برنامه بعدی باشگاه رو دیدم، طرح سیمرغ، قلهی قولی زلیخا، از اسمش خوشم اومد، زده بود پنج ساعت پیمایش، به
اردیبهشت داشت تموم میشد و من دلم سفر می خواست، اول تصمیم داشتم در دوره برف و یخ مقدماتی شرکت کنم، بعد دیدم مسیرش دوره، برنامه بعدی باشگاه رو دیدم، طرح سیمرغ، قلهی قولی زلیخا، از اسمش خوشم اومد، زده بود پنج ساعت پیمایش، به
چند روزی میشه که باید برم دنبال کارهای پاسپورت ولی اصلا حس و حالش نیست، درسته کتاب قوباغهات رو قوت بده یک کتاب زرد بود، ولی واقعا آدم باید قورباغههای زشت رو اول صبح بخوره وگرنه هیچ وقت فرصت انجامشون نمیرسه. من چند تا قورباغه
بعد از یک پرواز ۵ ساعته رسیدیم به شارجه، باز باید یک شب رو در فرودگاه سپری میکردیم. اینبار اتاق خانوادگی گرفتیم، میدونستیم باید از قبل رزرو میکردیم. قبل از خواب رفتیم مکدونالد همبرگر خوردیم، واقعا همبرگرهای خودمون تو ایران خیلی بینظیرتر از مکدونالد هست،
امروز صبح بعد از خوردن صبحانه رفتیم دور هتل چرخیدیم، در پشت هتل دریاچهای وجود داشت که پر از اسبهای آبی بود، چقدر صحنهی فوقالعادهای بود. بعد پارک رو به مقصد دریاچهی نایواشا ترک کردیم. در طول مسیر خروج از ماسایی مارا، دوباره کلی حیوان
صبح ساعت ۷ بیدار شدیم، اومدیم صبحانه خوردیم، تا اینکه یک تویوتای خوشگل وارد هتل شد، مِشاک دوست علی هم رانندهاش بود، خیلی هیجانزده بودم، همزمان هم داشتم نارگیل میخوردم، رفتم که عکس بگیرم، عکس خوبی هم گرفتم ولی ۱۰۰۰ دلار و کلی دردسر به
امروز ساعت ۷ صبح جلوی گیت قرار گذاشته بودیم. واقعا سرشار از اضطراب بودم، چون قرار بود یک پرواز ۵ ساعته رو تجربه کنم. وقتی سوار هواپیما شدم، نفهمیدم چطوری ۵ ساعت گذشت، فکر کنم اونقدر سوار هواپیماهای قدیمی شده بودم که فکر نمیکردم پرواز
علی دیشب گفت امروز ساعت ۸ صبح فرودگاه باشیم. خانواده ما رو تا فرودگاه همراهی کردن، وقتی رسیدیم دیدم علی تنها نشسته و تکیه داده به یکی از ستونهای فرودگاه، دیدن این صحنه برام خیلی جذاب بود، چون کسی که قرار بود ما رو همراهی
سفر خانوادگی رفتن برای من خیلی متفاوت از سفر شخصی هست. اگر خودم تنهایی سفر برم یک کولهپشتی و یک زیرشلوار بر میدارم و با شلوار کوه میرم سفر، مهم نیست حتی مقصدم کجاست باز با همین ترکیب قطعا سفر میکنم. ولی این روزها ترجیح
از اول سال ۲۰۲۴ همزمان با شصتمین سالگرد استقلال کنیا از انگلستان این کشور فقط ویزای الکترونیکی صادر میکنه، ویزای فرودگاهی هم ندارن و حتما باید قبل از سفر ویزا رو گرفت. من خودم کارهای گرفتنش رو انجام ندادم و علی زحمتش رو کشید، به
قبل از سفر علاوه بر واکسن تب زرد که در کل زندگی یکبار فقط نیاز هست بزنیم، باید قرص مالاریا هم میخوردیم. قرص مالاریا در اصل اسمش هیدروکسی کلروکین سولفات هست که برای درمان بیماریهای خود ایمنی مثل آتریت روماتوئید (روماتیسم مفصلی) و لوپوس هم