
بریم پلاتو تمرین کنیم؟
چند هفتهای بود بچهها در گروه کلاس در حال دعوا و یارکشی بودن، خیلیهاشون هم به نظر من که از دور نگاه میکردم به سرانجام نمیرسید، هر کسی هم بهم پیشنهاد میکرد رد میکردم. راستش دوست ندارم در فضای غبارآلود انتخاب کنم. بالاخره وقتی همه عضو تیمی شده بودن، یکی از بچههای کلاس به اسم فاطمه بهم پیام داد و گفت اگر جایی نیستی بیا نقش اتللو رو در گروه ما بازی کن، من هم قبول کردم، احساس میکردم میتونم با این تیم یک کار رو به نتیجه برسونم، اهدافمون هم اصولا در یک راستا بود، اینطوری بود که عضو گروه اتللو شدم. این هفته دو بار رفتیم پلاتو تمرین کردیم، هر بار هم به مدت چهار ساعت، خودمون فکر میکردم خیلی خوب باید شده باشه ولی وقتی جلوی استاد اجرا کردیم و از خودمون فیلم گرفته بودیم، مرده بودیم از خنده، من هر وقت دلم میگیره، میرم و نگاهش میکنم کلی شاد میشم، انشالله بتونیم هفتهی بعدی بیشتر تمرین کنیم و یک اجرای خوب برای امتحان داشته باشیم.