
جلسه با الیاس و سجاد
یادم نیست آخرین باری که سجاد رو دیده بودم کی بود، فقط یادمه سر فیلمبرداری فیلم کوتاه الیاس یهویی بهش عنوان جانشین تهیه رو دادم که به جای من حضور داشته باشه و به جای من گاهی تصمیم بگیره. حس جالبی بود. این بار هم الیاس به بهانهی همکاری در حوزهی سینما و کتاب جلسه گذاشته بود، خوشحال میشم صدای الیاس رو میشنوم، یک آرامش جالبی داره، هر چند میدونم ذهنش دریای متلاطمی باید باشه. سعی کردم با تصمیماتی که در جلسه میگیریم کمک کنم گرههایی که در کار افتاده و بچهها بابتش سردرگم شدن رو از سر راه بردارم، باید ببینیم در آینده چطور کارها پیش میره، امیدوارم کارهای دیگهای که در حال پیگیریشون هستم هم خوب پیش برن که منم بتونم بیشتر به بچهها کمک کنم. خیلی خوشحال میشم وقتی کار کوچیکی برای دوستانم انجام میدم.