دهه‌ی پنجم زندگیم قراره چطوری بگذره؟

این روزها به خیلی چیزها فکر می‌کنم، اینکه واقعا دوست ندارم شخصیت و کاراکترم شبیه خیلی از آدم‌ها بشه. برای همین من هر کاری تو زندگیم نمی‌کنم، بارها پیش اومده سرمایه‌گذاری‌های میلیاردی رو رد کردم صرفا به خاطر اینکه از طرف خوشم نمیومد. شاید مسخره به نظر برسه ولی دوست نداشتم اون آدم رو مدام ببینم. خیلی کارها هم می‌تونستم بکنم ولی از نگاه خودم مفید نبوده، انجامش ندادم، حاصل این دو تا طرز فکر باعث شد بشینم و یک نقشه‌ی راه برای دهه‌ی پنجم زندگیم آماده کنم، من دهه‌ی سوم زندگیم رو کلا در سفر بودم و در حال بپر بپر و تجربه‌های جدید، دهه‌ی چهارم رو مشغول یادگیری هستم، کارهایی که سال‌ها منتظر بودم رو انجام دادم هر چند کامل نشدن ولی شروع خوبی داشتم. دهه‌ی پنجم هم قراره بسازم، تمام چیزهایی که سال‌ها منتظر شرایطش بودم دیگه قرار نیست منتظر بشینم تا ایده‌آل شکل بگیره، قراره فقط انجامش بدم و امیدوارم این اتفاق بیفته برام.

نوشتن یک دیدگاه