
دورهی مقدماتی بازیگری – هفتهی دوم
این هفته یکم یخمون باز شده بود، هر چند استاد کشاورز رو برای بار اول میدیدیم ولی خیلی خوب بود. کلی تمرین بدن انجام دادیم و البته قبلش هم کلی برامون سخنرانی کردن، کلاس بعدی با استاد آسایی بودیم، بداهه و خلاقیت، دربارهی این موضوع حرف زدیم که چه زمانی آماده هستیم یک رویداد را نشون بدیم؟
- وقتی بدونیم چه حسی رد و بدل میشه.
- وقتی بدونیم در چه مکانی هستیم.
- وقتی بدونیم در چه زمانی هستیم.
بعد دربارهی تکتک این موارد کلی حرف زده شد تا قشنگ مفهوم رو متوجه بشیم، بعد دربارهی طبقهی اجتماعی کاراکتر حرف زدیم اینکه جزء چه طبقهی اجتماعی هست، اشراف (فرادست)، متوسط یا کارگر (فرودست). بعد قرار شد برای هفتهی بعد صدا و حرکت یک حیوان رو اجرا کنیم و نقش یک دستفروش رو بازی کنیم.
کلاس بعدی تاریخ سینما بود، من خودم این کلاس رو خیلی دوست دارم، اینکه سینما از کجا شروع شد. نقش آدمهای مختلف در تبدیل شدنش به یک صنعت چی بوده، از همه جالبتر بعد از نقش برادران لومیر، برای من نقش ادیسون خیلی جذاب بود، ما بیشتر ادیسون رو با برق میشناسیم ولی در سینما هم با خرید یک اختراع و ایجاد تغییرات روی اون در تاریخ سینما هم برای خودش جایی باز کرده و باز اینکه برادران لومیر برای مظفرالدین شاه هم فیلم نمایش دادن و اون هم عاشق سینما شده و یه جورایی همزمان با اکثر جاهای دنیا ما هم درگیر این صنعت شدیم. خیلی جالبه در اون زمان تولستوی میگه بعد از ورود سینما دیگه ادبیات تمام شد، نظر نویسندهها هم دربارهی سینما خیلی جالب توجه بود برام.
کلاس بیان هم با نفسگیری شروع شد و بیان واژهها و آواها با ریتمهای مختلف که بیشتر قراره به تمرکز کردن کمک کنه، حالا باید تا هفتهی بعدی کلی بگم، «با، بَ، بِ، بی، بُ، بو»، بعدش هم کلاس مبانی بازیگری، بیشتر معرفی بود چون هفتهی قبلی این کلاس تشکیل نشده بود به خاطر سرماخوردگی استاد.