
صدای خاموش
من عاشق دیدن انیمه هستم، به خصوص اگر ژاپنی باشه، انگار ژاپنیها برای بزرگسالها انیمه درست میکنند، خیلی از اونها را باید چند بار ببینی تا بفهمی چی شد، گاهی هم اصلا نمیفهمی چی شد. این انیمه هم خیلی دوست داشتم، حال و هوای شخصیت اصلی فیلم رو با تمام وجودم درک میکردم، چون منم وقتی بچه بودم خیلی بقیه رو اذیت میکردم، با این تفاوت که هیچ وقت به ذهنم نرسید باید برم ازشون معذرتخواهی کنم، البته مدرسه رفتن ما با مدرسه رفتن همهی دنیا فرق داشت، ما مدرسه نمیرفتیم، میرفتیم سربازی، یادم میاد به زور باید کچل میکردیم، شلوار لی نمیپوشیدیم، درس نمیخوندیم با انواع و اقسام شکنجهها از خجالتمون در میومدن، باغ وحش میرفتیم با حیوانات درنده زندگی میکردیم، کمتر آسیب میدیدیم تا رفتیم مدرسه با اون شرایط، یک بار معلم قرآنمون چهار تا خودکار گذاشت لای انگشتهای دستم و تا میتونست فشار داد، خب این چه قرآنی بود که قرار بود من یاد بگیرم! خلاصه اینکه ما مثل بچههای این انیمه بچگی نکردیم ولی خب موضوع و داستان فیلم فوقالعاده بود.