فقط روزهایی که می‌نویسم

این کتاب رو به خاطر عنوانش شروع کردم به خوندم، چون بدون هیچ دلیلی عاشق نوشتن شدم، ولی نمی‌تونم خوب بنویسم، فقط می‌نویسم که نوشته باشم و این اصلا خوب نیست، قبلا شنیده بودم برای نوشتن باید زیاد خوند، من خوندم و باز هم نتونستم بنویسم، نمی‌دونم مشکل کجاست، این کتاب رو دوست داشتم، شاید سرگذشت یکی شبیه من بود، علاقه‌مند به خوندن و نوشتن، کسی که دوست داشته کتاب بنویسه ولی هیچ وقت نتونسته، کسی اصلا معلوم نیست کی به دنیا اومده، کسی که از یک جایی به بعد دیگه دوست نداشته کتاب بخونه، شاید منم به اون روز برسم، هر چند امیدوارم اون روز رو تجربه نکنم.

بخش‌هایی از کتاب:

 نویسنده‌ها با بقیه فرق دارند. نه همه‌ی نویسنده‌ها – نه آن‌ها که فقط برای پول و درآمدش می‌نویسند – بلکه شاعرها، رمان‌نویس‌ها و مقاله‌نویس‌هایی که فکر می‌کنند چاره‌ای جز نوشتن ندارند، که جبر نوشتن را هم سنگ جبر اندیشیدن می‌دانند و بنابراین با سطرهایی که روی کاغذ می‌آید، از بودن و هستن خودشان باخبر می‌شوند. برای این‌ها هر اتفاقی فقط به این دلیل رخ می‌دهد که به نثر یا نظم تبدیل شود؛ ادبیات، خود محض است که به هیئت چاپ درآمده. اعتقاد راسخ است به این‌که تجربه فقط با نوشته شدن به انجام می‌رسد.

چه اعتقاد غریبی! چه ایرادی دارد زندگی وقف کلمات مکتوب نشده باشد؟ چرا آدم باید فکر کند اندیشه‌ها و احساساتش را باید با دیگران به اشتراک بگذارد؟ چنین نزدیکی و صمیمیتی حتی در پس نقاب داستان به نظر بی‌حیایی می‌آید چرا که نویسنده با این‌که در رویدادها دخل و تصرف می‌کند، کار اصلی‌اش علنی کردن لحظات خصوصی است. رمان‌نویس مثل یک جاسوس متعهد، سرنوشت و احساسات دیگران را بخشی از خیر اعظم می‌بیند و جزئی از هدف والاتر. گراهام گرین، نویسنده‌ای که از جاسوسی هم بی‌خبر نبود فکر می‌کرد «خرده‌ای یخ در قلب نویسنده هست»، – و می‌شود به توصیفش افزود – خرده‌ای که می‌تواند به تیزی یخ‌شکن باشد.

 

آرتور کریستال

از آرتور کریستال فقط یک عکس در اینترنت هست. در صفحۀ پروفایلش در وب‌سایت مجلۀ نقد کتاب لس‌آنجلس. متن کنار عکس می‌گوید «آرتور کریستال برای نیویورکر، هارپر، امریکن اسکولار، ضمیمۀ ادبی تایمز، نقد کتابِ نیویورک‌تایمز و نشریات دیگر نوشته است. او نویسندۀ کتاب‌های فلان و فلان و فلان است. او ساکن نیویورک است.» صفحۀ ویکی‌پدیای او چیزی به زندگیِ شخصی‌اش اضافه نمی‌کند جز این که «در جنگ جهانی دوم آلمانی‌ها پدربزرگ و مادربزرگ کریستال را کشته‌اند».

 

مشخصات کتاب:

حجم: ۱۱۸ صفحه  |  ناشر: اطراف |  مترجم: احسان لطفی  |  چاپ: یازدهم

نوشتن یک دیدگاه