
مکس دیوانه، جادهی خشم
از این فیلمهایی بود که خیلی دوست نداشتم، ولی نمیتونم بگم قشنگ نبود، به نظرم آینده هیچ وقت این شکلی دیگه نیمشه، ولی خب، از آدمیزاد هیچ چیزی بعید نیست. نکات جذاب فیلم برای من، یکی اونجا بود که آدم دوست داره همیشه یه امیدی داشته باشه، حتی اگر مطمئن باشه، راه نجاتی نیست، این رو به چشم خودم دیدم و دوست ندارم دربارهاش حرف زیاد حرف بزنم، من آدمی رو دیدم که میدونست امیدی برای زنده موندنش نیست، ولی هنوز امید داشت، این بینظیرترین ویژگی آدمیزاده به نظرم. یکی هم اونجا بود که گاهی آدم باید به خودش حمله کنه، به جای اینکه از خودش فرار کنه به جایی که حتی نمیدونه کجاست، اصلا وجود داره؟ ریشهی خیلی از مشکلات درون خود ماست، باید جرئت این رو در خودمون ایجاد کنیم به خودمون حمله کنیم، نه اینکه از خودمون فرار کنیم، این کار سادهای نیست، ولی به قول این دوستمون، اگر بشه چی میشه! وقتی آدم بدونه تنها راهش همینه، انجامش میده.