هتل رواندا

خیلی فیلم قشنگی بود، به خصوص که یک داستان واقعی پشت این فیلم بود. البته همزمان خیلی هم دردآور بود، می‌دونید همیشه با خودم فکر می‌کردم سازمان ملل تشکیل شده تا از حقوق مردم ملت‌ها دفاع کنه، ولی گویا این شکلی نیست، جاهایی که باید باشه، نیست و جاهایی که نیازی نبوده باشه، بوده و همیشه مردم تنها بودند. نکته‌ی جالب دیگه برای من دین و مذهب بوده، به نظرم اینقدر که سر دین و مذهب و خدا آدم کشته شده در جهان سر چیزهای دیگه آدم کشته نشده، این واقعا احمقانه است، نمی‌دونم چی میشه که آدم‌ها به این نقطه میرسند که همدیگه رو دسته‌بندی می‌کنند و راحت می‌کشن، اصلا قابل هضم نیست برای من.

نوشتن یک دیدگاه