
یادگیری کاشیکاری
امروز بالاخره تصمیم گرفتم کاشیکاری یاد بگیرم. رفتم یک سری کاشی اضافی خونه داشتیم، سر راه چند تا چسب کاشی و چکش پلاستیکی خریدم و برای بابا آوردم تا یک آشپزخونهی کوچولوی توی تراس براش درست کنم. اولش حس میکردم کار من نیست، به نظر سخت بود، واقعا هم بود، یک نکتههای ریزی داشت که در طول زمان یاد گرفتم و هر چی جلوتر میرفتم کار رو تمیزتر انجام میدادم. به نظرم لازمهی یادگیری هر کاری تجربه کردنه، اگر به خودمون فرصت تجربه کردن ندیم چیزی یاد نمیگیریم. خودم از خروجی کار خیلی لذت بردم، راستش بابا هم و مامان هم به نظر خوشحال بودن، چون فراتر از چیزی که انتظار داشتن عمل کردم، به خصوص که لولههای گاز و سه راهی برق هم کردم توی کار 🙂