
همون اضطراب همیشگی!
من از وقتی یادم میاد درگیر یک اضطراب همیشگی بودم که خیلی وقتها یاد دلیلش رو نمیدونستم یا اصلا اگر دلیلی هم داشته دلیل درستی نبوده، یا دلیل ساختهی ذهنم بوده، یا بحرانی بوده که ذهنی برای خودم ساختم، یا واقعا درگیر یک موضوع جدی شدم. ولی مهم اینه که اضطراب ناراحتکننده و همیشگی وجود داشته. خیلی دلم میخواست مثل آدم زندگی کنم، ولی همیشه ساختارهای ذهنیم به هم ریخته بوده و نتونستم و شاید فرصت طلایی هم در زندگی برام ایجاد نشده که بتونم مدیریتش کنم. شایدم ایجاد شده و من از کنارش ساده عبور کردم. به نظرم باید به عنوان بخش جدایی ناپذیر از زندگیم قبولش کنم. یکی از اضطرابهایی که دارم برای سفر، سوار شدن به هواپیماست، به عنوان کسی که خلبانی خونده و حداقل ۱۰۰ ساعت سابقه پرواز هم داره عجیبه از پرواز بترسه، ولی اضطراب عجیبی وجودم رو فرا میگیره که اذیتم میکنه. امیدوارم امسال زندگی متعادلتری داشته باشم.