
گزارش هفتهی هفتم از چالش دوازده
یک هفتهی پر چالش دیگه هم پشت سر گذاشتم. این هفته باز شروع کردم به یادگیری و تونستم اولین دورهی مدیریت پروژهی حرفهای گوگل رو تموم کنم و در کنارش اولین دورهی برنامهنویسی فرانت IBM که از فضای ابری شروع میشد رو تموم کنم. گاهی به این خاطر یادگیری رو با سرعت انجام میدم که ذهنم منحرف نشه به غمها و دردهایی که دارم. چون هیچ دلیل دیگهای ندارم. چند لحظه خودم رو به حال خودم رها کنم دیگه از پس خودم بر نمیام. این هفته هم هر روز نوشتم، فیلم خوب دیدم، یک کتاب خوب دربارهی زمان خوندم که به نظرم در نوشتن کتابی که سالهاست منتظرم نوشتنش رو شروع کنم میتونه خیلی کمک کنه. آزمایشات خلبانی رو دادم، البته رفتم بعد از دوازده ساعت ناشتا گفت انجام نمیدیم دیر اومدی، گفتم کلاس داشتم، بیخیال دیگه حوصله ندارم گشنه باشم، دلش سوخت گفت باشه برو آزمایش خون بده، قبلش رفته بودم دکتر و بهش گفته بودم یک سری آزمایشات چکاپ برای من بنویسه و به آزمایشگاه گفتم هر آزمایشی تو آزمایشات هوایی نیست ولی توی این هست هم برای من جدا انجامش بده، یک ترم دیگه از کلاس زبان رو تموم کردم، این رو داشت یادم میرفت، هنوز چیزی که میخوام نشده، یعنی هنوز نمیدونم دقیقا باید چطوری خوب یاد بگیرم، ولی خوبه که دارم پیش میرم، از نظر کاری هم هفتهی خوبی بود، کلی دیزاین کردم، کلی برای پروژهی ویرگول وقت گذاشتم و کارها رو خیلی خوب به نظرم جلو بردم، یک کار کوچولو رو در حوزهی دیزاین شروع کردم ببینم میتونم انجامش بدم یا نه. بریم ببینیم هفتهی بعدی چی در انتظارمونه.