گپی با عرفان

عرفان رو بار اول توییتر دیدم، برام جالب اومد، بعدا فهمیدم یکی از دوستانم تصمیم داشته یک دیدار دوستانه با من و عرفان بگذاره، این موضوع جالب‌تر شد تا اینکه هم رو دیدیم. آدمی پر از رویا و کلی ترس. البته خیلی به نظرم در اون سن طبیعیه. امیدوارم مسیر درستی رو انتخاب کنه. فکر می‌کردم نهایتا چند دقیقه ببینمش، ولی برام جذاب بود و فکر می‌کنم ساعت‌ها با هم وقت گذروندیم، دیگه بعدش واقعا کار داشتم وگرنه شاید بازم ادامه می‌دادم، کلا شنیدن داستان زندگی دیگران خیلی جذابه، به خصوص اگر همون مسیری رو بخواد بره که من قبلا داشتم می‌رفتم، سر همون دو راهی گیر کرده باشه که من قبلا گیر کرده بودم ولی به نظرم راه حل یکی نیست، چون من، من بودم و اون، اونه!

نوشتن یک دیدگاه