نیمه شب، من رو گذاشت وسط جاده
من وابستگی خیلی خاصی به ماشینم دارم، مثل یک دوست میمونه برای من، سالها باهاش زندگی کردم، باهاش حرف زدم، خندیدم، گریه کردم، شاید چیزهایی که دربارهی من میدونه رو هیچ کسی در دنیا ندونه، خواستم بگم چقدر بهم نزدیک هستیم. توی جاده وقتی داشتم